۷۵
به نظرم این قانون تربیتی را باید همیشه به یاد داشته باشیم؛
“به جنگ نشانه ها نرویم بلکه به جنگ ریشه ها برویم.”
زیرا ما تقریباً در هر موقعیت، شرایط و محیطی تعداد انتخابهای ممکن زیادی برای مان وجود دارد که البته بی نهایت نیستند.
طبق نظریه تئوری انتخاب، ما در هر موقعیتی مجموعه انتخاب هایی خواهیم داشت
و این انتخاب های ما هستند که به زندگی ما جهت می بخشند.
بنابراین دلیل نمی شود برای هر نشانه ای مثل رفتار اشتباه و بد فرزندمان از تنبیه و دیگر رفتارهای مخرب استفاده کنیم.
در واقع دلیل اینکه والدین هنگام برخورد با فرزندان خود شکست می خورند، این است که آنها فکر میکنند
چون بزرگتر و قدرتمندتر از بچههای خود هستند،
میتوانند نسبت به هر نشانه ای
- غُر بزنند
- گلایه کنند
- زور بگویند
- تنبیه کنند
- انتقاد کنند
- تهدید کنند
- باج بدهند
و رفتارهای مخربی از این دست را انتخاب کنند.
در صورتی که فکر نمیکنند انتخابهای دیگری نیز وجود دارد.
در حقیقت با این نوع رفتارها، والدین به خود زحمت نمیدهند که حدّ و حدود خود را بشناسند، یا آسیب پذیری خود را به حداقل برسانند.
چنین والدینی مطمئناً شکست می خورند.
چون نمی دانند که چه وقت باید از انتخاب رفتار مخرّب خود دست بردارند و چه وقت نباید در جا بزنند.
شما چگونه با نشانه ها، برخورد و رفتار می کنید؟
به نظر شما در موقعیت های زیر، با رفتارهای بد فرزند خود که نشانه از چیزی است،
چه انتخابهایی به جز رفتارهای مخرب مثل تنبیه میتوانیم داشته باشیم؟
- نوشتن تکالیف مدرسه با خطّ ناخوانا؟
- بچه هایی که شب ادراری دارند؟
- حرف گوش نمی دهند و کار خودشان را می کنند؟
- بچه هایی که شیطنت می کنند؟
- بچه هایی که حوصله ندارند و تنبلی می کنند؟
- پارچ آب رو می ریزد و یا ظرفی را می شکند؟
- و غیره.