جملات ناامید کننده

تربیت فرزند فرزندپروری مهارت های تربیتی عی نوایی

۳۸

تلاش کنید جملات ناامید کننده (Despicable sentences) را به فرزندان تان نگویید:

۱. جملات طرد کننده

دیگه مامانت نیستم

این جمله کودک را دچار اضطراب و استرس می کند.

او نمی تواند درک و استدلال کند که شما در هر صورت مادر او هستید و بخاطر یک دعوای کودکانه، به هم ریختن اتاق، جیغ زدن و … او را رها نکرده و از سمت مادری اش استعفا نمی دهید.

کودک کاملا باور می کند که شما دیگر مادر او نخواهید شد و این مسئله او را دچار اضطراب و ناامیدی می کند.

دیگه دوستت ندارم

این جمله به کودک احساس «عدم امنیت» می دهد و برای به دست آوردن دل شما ممکن است دست به هر کاری بزند.

کارهایی که ممکن است با قواعد دنیای آدم‌ بزرگ ها، درست درنیاید.

کاش به دنیا نمی آمدی

عین جمله ی «کاش به دنیا نمی آمدی» یا جملات دیگری که همین مفهوم را داشته باشد، مثل

  • «چقدر راحت بودم تا بچه نبود»
  • «کاش یه مهدکودک ۲۴ ساعته پیدا بشه»

کودک را به این باور می رساند که ارزشمند نیست و وجودش زیادی و اضافه است.

این جملات ناامید کننده که بار منفی بسیاری با خود به همراه دارند، هرگز کمکی به سیستم تربیتی شما نخواهد کرد و کودک شر و شلوغ و بازیگوش شما را تبدیل به یک بچه ی آرام و حرف گوش کن نمی کند.

۲. جملات برچسبی

  • ” تو شیطون ترین بچه ی دنیایی “
  • و” چه گناهی کردم که تو درس نخوان احمق بچه ی من شدی”

نمونه ای از این جملات ناامید کننده هستند.

در واقع با برچسب زدن، کودکمان را به یک سمت خاص پرتاب می کنیم که به هیچ عنوان دوستش نداریم .

۳. جملات تهدیدی

  • “همین الان می ذارم میرم “
  • “می ندازمت از خونه بیرون “

و … در این گروه قرار دارند.

تصور اینکه با این جملاتی که گمان می کنیم می توانیم با آنها کودکمان را تربیت و آرام کنیم، به جایش چه اضطرابی به جان بچه می اندازیم، هر آدم منصفی را غم زده می کند.

کودکانی را دیده اید که روزی هزار بار از مادر و پدر می پرسند:

  • «هنوزم دوستم داری؟»
  • «دوستم داری؟»

یا وقتی والدینش می خواهند به محل کارشان بروند، یا دقایقی را به حمام کردن و دیگر فعالیت ها بپردازند، کودک اجازه این کار را نمی دهد و به آنها چسبیده، یکی از دلایلش به کار بردن این جملات ناامیده کننده است، چون او باور کرده که ممکن است ترکش کنید، یا او را بی پناه رها کرده و دیگر برنگردید.

۴. جملات منفی نوع دیگری از جملات ناامید کننده

“ای دیوار بد”،”چیزی نیست که “، از این نوع جملات ناامید کننده هستند.

کودک دویده است و به زمین خورده، سرش با دیوار یکی شده و حالا هم جیغ و فریادش به آسمان است.

ما چکار می کنیم؟ شروع می کنیم به دعوا کردن با درو دیوار: «ای دیوار بد، مگه کوری؟» «بیا دیوارُ بزن مامان».

این جملات که همگی ناشی از سلب مسئولیت از کودک است، به او می آموزد که همه مقصرند به جز او!

حتی اشیاء بی جانی مثل دیوار و ستون و… در چنین مواقعی بیش از آن که تقسیم تقصیر کنید.

کودک را در آغوش بگیرید و او را نوازش کرده و ببوسید و جای زخمش را مرهم بگذارید.

وقت برای اینکه بگویید چه کار کند تا دیگر به در و دیوار نخورد، زیاد است، اجازه دهید از وضعیت دردناک خارج شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.