نقش تربیتی والدین در حل تعارض فرزندان

تعارض در فرزندان

نقش تربیتی والدین در حل تعارض فرزندان

تعارض” بخش جدایی ناپذیر روابط انسانی است. ما  هر از گاهی با والدین، همسر، دوست، همکار و یا مدیر خود در تعارض قرار می‌گیریم و هیچ گریزی از این ماجرا نداریم و همین موضوع اسباب ناراحتی ما و دیگران را فراهم می‌آورد.

بعنوان یک فرد اجتماعی که روزانه در تعامل زیادی با همنوع خود هستیم، لازم است که وجود تعارض را به عنوان یک پدیده غیرقابل اجتناب بپذیریم و یاد بگیریم چگونه احتمال وقوع آن را به حداقل برسانیم و در صورت ایجاد تعارض، چگونه آن را به نحوی موثر و کارآمد مدیریت کنیم.

پس، در مواجهه با تعارض،  مرحله اول پذیرش آن به عنوان یک پدیده طبیعی است و در مرحله بعد تلاش آگاهانه برای مدیریت آن می‌باشد.

تعارض” لزوما اتفاق بدی نیست.

آنچه می تواند تعارض را به صورت یک امر آسیب زننده و مخرب در آورد، رویکرد ما به این مقوله و توانایی ما در مواجهه با آن است.

به عبارت دیگر، تعارض از یک منظر مخرب و از منظر دیگر می‌تواند آغاز اکتشاف ناشناخته‌ها در خود و طرف مقابل باشد و به همین خاطر عاملی سازنده و ترغیب کننده برای دستیابی به نتایج بهتر و اهداف والاتر در ارتباط باشد.

البته خیلی از افراد این مسئله را به صورت شعارگونه مطرح می‌کنند اما پای عمل که به میان می‌آید همواره سعی می‌کنند از تعارض اجتناب کنند و یا آن را به جای مدیریت، مخفی یا به اصطلاح لاپوشانی کنند و این خود به دلیل عدم باور به آنچه می‌گویند و یا عدم وجود ظرفیت احساسی و توانمندی مدیریتی لازم است.

در این مقاله یاد می‌گیریم:

  • تعریف اصلی تعارض چیست
  • مدیریت تعارض را به فرزندان بیاموزیم
  • فرزندان را برای مدیریت و حل تعارض تربیت کنیم

 

تعارض چیست؟

تعارض” یا بعبارتی “ناسازگاری” اختلافی است بین افراد که گاهی بخاطر ارزش‌ها، انگیزه ها، ادراک، تفکرات و امیال‌شان با یکدیگر پیش می‌آید. گاهی این اختلافات جزئی و کم اهمیت است و براحتی قابل چشم‌پوشی و اغماض است اما گاهی این اختلاف نظر بزرگ و اساسی است و لازم است که بطریق درست و منطقی نسبت به حل و رفع آن اقدام نمود.

معنای لغوی تعارض [+]

تعارض در معنی لغوی، یعنی ناسازگاری، معترض بودن.

سوالی که مطرح می شود این است که: چگونه تعارض را در خانواده مدیریت کنیم؟

اغلب تعارض و ناسازگاری بوجود آمده، بین والدین و فرزندان به علت داشتن تفاوت‌های کوچک و بزرگ میان آنها شکل می‌گیرد. بعنوان مثال،  اختلاف سنی زیاد بین پدر و مادر با فرزندان، اصطلاحاً شکاف بین نسل‌ها را بوجود می‌آورد که همین امر باعث بروز اختلاف سلیقه و سوءتفاهم‌ها می‌شود.

گاهی این تفاوت‌ها ناچیز هستند، اما زمانی که ناسازگاری باعث تحریک احساسات شدیدتری می‌شود، غالباً نیازهای شخصی عامل تشدیدکننده‌ای است برای بروز این تعارض‌ها.

کودک یا نوجوان ممکن است نیاز به حس امنیت، صمیمیت و یا دوستی بیشتر داشته باشد. انسان‌ها نیاز دارند تا درک شوند و مورد حمایت قرار بگیرند، اما گاهی بدرستی به این نیازها پاسخ داده نمی‌شود و همین امر، موجبات ناراحتی و خشم را برای آن­ها فراهم می‌آورد.

 

همانطور که پیش‌تر مطرح شد، “تعارض” امری اجتناب‌ناپذیر است. همیشه تنش‌هایی ناشی از اختلاف بر سر اسباب‌بازی‌ها، دوستی‌ها، نقش‌ها و موارد دیگر میان بچه­ها و حتی بزرگسالان وجود دارد و گاهی اوقات این تنش‌ها شدید می‌شوند. اگرچه مقابله با این تعارض‌ها می‌تواند برای والدین و مربیان، بسیار دشوار باشد، اما آموزش مهارت‌های حل تعارض به فرزندان می‌تواند مزایای زیادی را برای آن‌ها به همراه داشته باشد.

قطعا آموزش چگونگی مهارت های حل تعارض به کودک یا نوجوانان، باعث می‌شود که در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود، رفتاری سالم‌تر و عقلانی‌تر از خود بروز دهند و دچار اضطراب، استرس و پرخاش نشوند.

فوائد آموزش مهارت های حل تعارض:

 یادگیری مهارت‌های حل تعارض به کودکان و نوجوانان کمک می‌کند:

  • نحوه ارزیابی موقعیت را درک کنند؛
  • اعتماد به نفس‌شان افزایش پیدا کند؛
  • عملکرد تحصیلی بهتری داشته باشند؛
  • همدلی بیشتری با دیگران داشته باشند؛
  • مهارت‌های خلاقانه حل مسئله را یاد بگیرند؛
  • با همسالان خود، روابط دوستی سالم برقرار کنند.
  • مهارت‌های ارتباطی و گوش کردن در آنها بهتر شود؛

آدم ها فقط در یک چیز مشترکند: متفاوت بودن!

هر چند ما انسان ها موجوداتی بسیار شبیه هستیم ولی در عین حال بسیار بسیار متفاوتیم!

البته این زیبایی خلقت ماست. زیبایی دنیا و انسان های آن.

  • همین تفاوتهاست که ما را به چالش می کشد.
  • همین تفاوتهاست که ما در رابطه هایمان رنج می بریم.
  • همین تفاوتهاست که ما و دیگری برداشت های متفاوتی نسبت به مسائل داریم.
  • همین تفاوتهاست که رفتارهای متفاوت و واکنش های متفاوت در انسان ها می سازد.
  • و همین تفاوتهاست شخصیت افراد را از یکدیگر متفاوت می سازد.

و همه این تفاوت ها، تفاوت در شدت نیاز های اساسی انسان هاست؛

بنابراین این زیبایی که باعث تعارض بین ما انسان ها می شود کاملاً طبیعی است.

پس با این نگاه به انسان ها

  • مهم نیست بچه من قد و قواره اش چه طوریست!
  • مهم نیست هوش و استعداد او چه طوریست!
  • مهم نیست چه قدر بازیگوش است!
  • مهم نیست بچه من با ایده آل من چه قدر فاصله دارد!
  • مهم این است که ما با دنیای درونی مان چطور دنیای بیرونی فرزندمان را می بینیم و تفسیر می کنیم.
  • مهم این است که ما به فرزندمان چه طور نگاه می کنیم.

تفاوت

فرزند ما با تمام شباهت هایی که به ما دارد بسیار با ما و دیگران تفاوت دارند.

  • متفاوت در نگاه او به جهان!
  • متفاوت در رفتار و واکنش!
  • متفاوت در تفسیر و تحلیل!

بنابراین

  • آنچه برای من پدر و یا مادر لذت بخش است شاید برای او نیست.
  • آنچه برای من پدر و یا مادر سخت است شاید برای او نیست. و حتی بالعکس.
  • آنچه برای من پدر و یا مادر مهم است شاید برای او نیست.
  • آنچه برای من پدر و یا مادر ابراز عشق و احساس تعلق است شاید برای او نیست.

به نظرم تمام ما به تفاوت های شخصیتی افراد از جمله خواهران و برادران در یک خانواده اذعان داریم و این مهم واقعاً حیرت آور است!

زیرا میزان تفاوت ها گاهی بسیار زیاد است.

پس شناخت تفاوت افراد نسبت به نیازهای­شان اهمیت بسیار زیادی برای والدین و انسانها دارد.

خوب در واقع ما همه با تمام تفاوتها در یک جهان در کنار هم زندگی می کنیم پس قرار است بتوانیم با تفاوتهای هم کنار بیاییم.

اگر بدانیم اعضای خانواده مان به چه مواردی بیشتر نیاز دارند یا نیازهای آنها از چه شدتی برخوردار است، اطلاعات و شناخت خوبی از خود و اعضای خانواده مان پیدا خواهیم کرد.

زیرا همین شدت و میزان نیازها در افراد است که موجب تعارض و اختلاف در خانواده می شود.

آن وقت می توانید روی نقطه ای که با هم تفاوت دارید، تمرکز و کار کنید و از سرزنش و عیب جویی یکدیگر دست بردارید.

در واقع اگر به دنبال آرامش هستید شناخت نیازها و آگاهی به تفاوت ها آرامش درونی شما را زیادتر می کند و باعث می شود منسجم تر به پرورش فرزندتان بپردازید و به آنها نزدیکتر شوید.

 

نقش کلیدی والدین در مدیریت تعارض

از آنجایی که تربیت صحیح و اصولی جزء وظایف مهم  والدین است، لذا آموزش مهارت­های زندگی و همراهی کودکان و نوجوانان و حتی جوانان، امری است واجب و ضروری تا مراحل رشد خود را طی نموده و بتوانند در برقراری ارتباط درست انسانی موفق گردند.

برخی تصور می‌کنند که وجود تعارض ناخوشایند است و سعی می‌کنند یا از آن دوری نمایند و یا وجود آن را نادیده انگاشته و کتمان می‌نمایند. ذکر این نکته ضروری است که عدم توجه به حل تعارض، باعث نابودی روابط شده و موجبات خشم و نافرمانی­های بیشتری را ایجاد می‌نماید.

پس باید کوشید تا بهترین راه­حل را برای کاهش تعارضات و ناسازگاری­های پیش آمده بین والدین و فرزندان، یا دوستان و همکاران بکار گرفت.

 

 آیا وجود تعارض بین والدین و فرزندان لازم است؟

بله. وجود “تعارض” باعث رشد و بالندگی می‌شود. تعارض باعث خودشناسی فرد می‌شود. شناخت و آگاهی یافتن از مسائل و مشکلات و پذیرش آنها توسط والدین و فرزندان و تلاش برای رفع آن­ها و ایجاد تغییر مثبت لازمه یک زندگی سالم و رو به رشد و خواهان پیشرفت است.

بنابراین، از اینکه بین والدین و فرزندان یا بین دو نفر بالغ مثل دوست یا همکار، تعارضی ایجاد شود، نگران و مضطرب نشوید بلکه سعی کنید با درایت و همفکری و همدلی نسبت به رفع و کاهش آن تعارض اقدام نمایید.

 

و در آخر از تجربه شخصی خود بگویم

چند روز پیش جلسه­ای داشتم که بیش از حد طول کشید. و من نگران بودم اگر جلسه را ترک کنم، رئیس عصبانی می­شود و اگر بمانم نمی­توانم به اجرای نمایش مدرسه که دخترم بازیگری آن را برعهده دارد، برسم.

همزمان دو اتفاق متضاد در دنیای مطلوب من قرار گرفت و دچار تعارض شدم. و هر چه در جهت یکی از این دو حرکت می­کردم، دیگری را بیش­تر ناکام می­گذاشتم. و تا وقتی برآورده شدن هر دو را بخواهم، هیچ راهی برای پیدا کردن حل تعارض خود ندارد و این عاملی شد تا تعارض من تشدید شود و نتوانم راه حل فوری برای آن پیدا کنم.

خیلی دردناک بود.

یک لحظه جمله دکتر هرنیگتون به یادم آمد: اگر برسر دو راهی قرار گرفته­اید و نمی­دانید چه کار کنید، تا جای ممکن هیچ اقدامی نکنید. به این ترتیب اوضاع را بدتر نمی­کنید. زمان، در نهایت تعارض را در یکی از دو جهت پیش می­برد و تصمیم­گیری را آسان می­کند. با این روش چند دقیقه بعد به ذهنم آمد که یک نامه محترمانه برای ترک جلسه و دلیل آن برای رئیس بنویسم.

این اقدام را فوراً و با متنی که روشنگر ماجرا بود نوشتم و او موافقت کرد. لازم است بگویم که رابطه من از آن روز با رئیس بهتر از قبل شد. دلیل این امر هم از نظر من می­تواند این باشد که در بسیاری از مواقع در زندگی احساس ناخشنودی به این دلیل است که برای ناخشنودی خود دیگران را سرزنش می­کنیم یا می­کوشیم دیگران را کنترل کنیم در حالیکه کاری مغایر با منافع خود ماست.

در صورتیکه من در این ماجرا به فکر خشنودی خود و رئیس و فرزندم و به خصوص رابطه ما با یکدیگر بود. زیرا ربطه ما مهم­تر از هر چیز دیگری است پس به زور متوسل شدن بی­فایده است.

 

معرفی

توصیه می شود کتاب‌هایی که در زمینه روانشناسی کودک و نوجوان اطلاعات سودمندی دارند و می توانند در هدایت فرزندمان به ما کمک نمایند، مطالعه گردد.

برای مثال:

کتاب روانشناسی پسران از استیو بیدالف، ترجمه علی فتحعلی آشتیانی، انتشارات معیار علم

کتاب مسئولیت پذیری از دکتر عبدالحسین رفعتیان، انتشارات نشر قطره

البته ناگفته نماند، نشر قطره سری کتابهای روان و زندگی را برای یاری رساندن به خانواده‌ها منتشر نموده است که مطالعه آنها خالی از لطف نیست.

 

پیشنهاد تمرین

بهترین روش و راه‌حل مناسب برای کاهش تعارض و ناسازگاری بعنوان تمرین عملی،  این است که از همان سنین کودکی به فرزند خود بیاموزیم :

هیجانات شدید خود را به هنگام بازی با دوستان، یا دعوا بر سر اسباب بازی از طریق صحبت کردن و پیدا کردن یک راه حل مناسب کنترل نماید. ممکن است بگویید که کودک توان این کار را ندارد اما باید بدانید که همه این آموزش‌ها با تمرین و تلاش والدین و فرزندان امکان‌پذیر است.

شما باید یک الگوی مناسب رفتاری برای کودک یا نوجوان خود باشید. کودکان قدرت تأثیرپذیری فوق‌العاده‌ای دارند و خیلی زود تقلید می‌نمایند. چه بهتر که الگوهای درست رفتاری را بیاموزند تا به موقع بتوانند از آنها بهره­مند شوند.

والدینی که در حضور فرزندان­شان، با هم دعوا می­نمایند و مورد تعرض یکدیگر قرار می­گیرند، مسلماً نمی­توانند الگوی مناسبی برای آن­ها باشند.

برای اینکه کودک یاد بگیرد که خشم خود را کنترل نماید :

ابتدا یک نفس عمیق بکشد و صبر کند و با آرامش تا عدد 10 بشمارد.  بدین روش او معنای صبوری را می­فهمد و اینکه از آن حالت پرخاش و عصبانیت رها می­شود و حالا به او اجازه دهید با دوستش صحبت کند و همدیگر را برای پیدا کردن یک راه­حل درست یاری نمایند.

در بزرگسالان، تمرین مکث 3 ثانیه‌ای کمک می‌کند تا واکنش عجولانه‌ای نداشته باشند و به خود و دیگری فرصت بدهند تا با فکر و درایت مسئله را حل نمایند. مبادا حرف یا عملی انجام دهند که بار منفی و پشیمانی داشته باشد.

روش دیگر خوب گوش کردن به صحبت­های طرف مقابل است.

والدین و فرزندان باید هنگام مراوده و بحث و گفتگو به حرف‌های همدیگر بخوبی گوش دهند. نه اینکه هر کسی فقط حرف خودش را بزند و یک طرفه قضاوت نماید. بلکه باید با حفظ آرامش و خونسردی حرف‌های یکدیگر را بشنوند تا درک درست‌تری از مسئله داشته باشند و هدف برد یا باخت نباشد که خدای ناکرده والدین بخواهند به جهت تحکم و زورگویی فرزند خود را تحت فشار قرار دهند یا با بیان حرف های نامربوط او را کوچک نمایند و او را محدود کنند.

بلکه به منظور حفظ عزت‌نفس فرزند خود، باید نهایت دقت و تلاش را بنمایند که مبادا احساسات  کودک یا نوجوان خود را جریحه دار کرده و موجبات ناراحتی و خشم بیشتر وی را فراهم نمایند.

 

سخن پایانی

همانطور که اشاره شد، فقدان یا کمبود ارتباط مؤثر بین والدین و نوجوان، از عوامل عمده افزایش سطح تعارض در ارتباط والدین با نوجوان است. بنابراین، در هنگام بروز تعارض و اختلاف‌نظر لازم است والدین ضمن حفظ شکیبایی خود،  در فضایی صمیمی برای چگونگی حل مسئله با فرزند خود گفت‌وگو کنند.

وجود روابط سالم در خانواده ، کمک می‌کند تا هم والدین و هم فرزندان، انتظارات، خواسته‌ها و نیازهایشان را براحتی بیان کنند و درصدد رفع آن‌ها برآیند. اما فقدان ارتباط، چنین امکانی را سلب می‌کند. ارتباط و تعارض بین نوجوان و والدین اغلب مستلزم مذاکره مجدد درباره قواعد،‌ نقش‌ها و روابط مربوطه به موضوعات روزمره مانند فعالیت‌ها، دوستان، مسئولیت‌ها و مدرسه است.

بنابراین، بهتر است در الگوهای تعاملی والد و نوجوان، متناسب با مقتضیات نوجوانی تغییراتی صورت گیرد و به مهارت‌های حل مسئله، مذاکره و گفت‌وگو، کنترل خشم، شناسایی خطاهای شناختی، تصمیم‌گیری و تعیین قواعد و مسئولیت‌ها بیش از پیش توجه شود. همچنین در این زمینه می‌‌توان به متخصصان این امر و اولیاء و مربیان مدرسه هم مراجعه کرد.

در نهایت، لازم به ذکر است که یکی از اثربخش‌ترین روش‌ها برای تعامل سازگار با نوجوان، حفظ عزت‌نفس و ارزشمندی اوست.

یکی از شیوه‌های تقویت عزت‌نفس در نوجوان، مشورت کردن با خود او است.  روشی که نهایتاً به افزایش مهارت استدلال در نوجوان و کاهش میزان بروز تنش در روابط منجر خواهد شد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.