۱
یکی از شناخت های مهمی که باید از دوران کودکی ( Child ) فرزندمان داشته باشیم این است که:
او نسبت به هر چیزی که دارد اعم از مادی (مثل اسباب بازی هایش و…) و معنوی (مثل پدر و مادرش و …) که به آن ها علاقه دارد اول از همه احساس مالکیت می کند و بعد نسبت به آن احساس بهتر و برتر بودن را دارد.
اولین کاری که ما باید نسبت به این عمل او داشته باشیم از این قرار است:
حواسمان باشد که احساسات او را لگد مال نکنیم؛
حدالاقل بپذیریم که او باید این دوران را طی کند و ما نباید به او فشار بیاوریم… .
دوران کودکی دورانی است که بعد از گذشت آن برای شادمانی که اکنون در دست ماست حسرتش را خواهیم خورد.
پس این دوران مدت زیادی نخواهد ماند.
- این دستان نرم کوچکی که در دست ما آشیانه دارد در حالی که در آفتاب قدم می زنیم، همیشه با ما نخواهد بود.
- همین گونه این پاهای کوچکی که در کنار ما می دود و با صدای مشتاقی که بدون وقفه و با هیجان هزاران سوال از ما می کند، تا ابد نیستند.
- این صورتهای قابل اعتماد که به طرف ما توجه می کنند، یا بازوان کوچکی که بر گردن ما حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های ما فشار می آورند، دائمی نیستند …
“محبت و عشق مان را تا دیر نشده به کودک مان نشان دهیم.”
روزهایشان را از شادی پر کنیم.
در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باشیم.
که کودکی جز دو روزی بیش نیست و با چشم برهم زدنی برای همیشه از دست خواهد رفت.
و در آخر سخنانم را با این جملات پایان می دهم؛
اگر کودکی
- با خرده گیری بزرگ شود، ملامت کردن را می آموزد.
- با خصومت بزرگ شود، ستیزه جویی را می آموزد.
- با استهزاء بزرگ شود، کم رویی می آموزد.
- با شرم بزرگ شود، احساس گناه رامی آموزد.
- با بردباری بزرگ شود، تحمل را می آموزد.
- باتشویق بزرگ شود، اعتمادبه نفس می آموزد.
- باتحسین بزرگ شود، قدرشناسی را می آموزد.