به نظر میرسد قرن 21، زمان فوقالعاده سختی برای پدر و مادر شدن است. در روزگاری که بار مسئولیت در برقراری تعادل، بین حوزههای مختلف زندگی مثل خانواده، فرزندپروری، شغل و درآمد، معنویت، اجتماع و غیره زیاد است، والدبن سعی می کنند بچهها را در دنیایی پر از استرسهای فراوان بزرگ کنند. در واقع این استرس در قالب یک بیماری همهگیر سبب تغییر شکل در فرایند فرزندپروری شده است. هر چند اگر بخواهیم دو نوع پیشرفت بشر یعنی پیشرفت تکنولوژیک یا پیشرفتهای فنی و پیشرفت انسانی یا بهتر است بگوییم بهتر کنار آمدن با دیگران را در قرن 21 با هم مقایسه کنیم این سختی را بهتر درک کنیم. زیرا ما به لحاظ فناورانه طی صد سال گذشته پیشرفتهای چشمگیری داشتهایم؛ همچون تبدیل هواپیماهای ابتدایی به هواپیماهای جت مافوق صوت و یا تبدیل تلفنهای دستی به شبکه جهانی اینترنت. در صورتی که به لحاظ انسانی طی صد سال گذشته به جز برخی پیشرفتها در حوزه حقوق مدنی و یک سری ییشرفتها در بهبود رابطه مدیران و کارکنان در زمینه تفاهم بهتر با یکدیگر پیشرفت چندانی نکردهایم.
- آیا والدین میتوانند ادعا کنند که فرزندانی آزادمرد و آزادزن پرورش میدهند؟
- آیا والدین میتوانند ادعا کنند که در فرزندپروری خود خشنود و رضایتمند هستند؟
- آیا فردی میتواند ادعا کند شیوه کنار آمدن همسران با یکدیگر بهبود پیدا کرده است؟
- آیا والدین میتوانند ادعا کنند که کانون خانواده را میتوانند همواره گرم و شاداب نگه دارند؟
- آیا وضعیت خانوادههای امروز در مقایسه با خانوادههای دورههای پیشین به مراتب بهتر شده است؟
بنابراین تاکنون نتوانستهایم در جهت بهبود شیوه کارآمد رابطه با یکدیگر موفق عمل کنیم. زیرا انعطافپذیر بودن را به فراموشی سپردهایم. والدبن انعطافپذیر، پدر و مادری هستند که از افکار نقادانه، مقایسه کردن، قضاوتهای بی جا، غرغر کردن، شکایت کردن، تنبیهکردن و سایر رفتارهای سخت و غیرانسانی رها و به دور باشند. با وجود تمامی معضلات جامعه امروز، انعطافپذیری نه تنها به والدین بلکه به تمام انسانها کمک می کند تا همواره با فرزندان خود رابطه کارآمد، مؤثر و مسئولانه داشته باشند.
در این نوشته یاد میگیریم:
- چطور والدین انعطاف پذیر تری باشیم؟
- چطور فرزندانمان را بهتر تربیت کنیم؟
- انعطاف پذیری در تربیت چیست و چطور باید والد منعطف تری باشیم؟
انعطاف پذیری چیست؟
آنچه خمیدگی و برگشتگی پذیر باشد. دو تا شدن و بازگردیدن؛ این واژه را بیشتر در کسانی شنیدهایم که ورزش میکنند. در واقع حداکثر دامنه حرکتی هر مفصل که قادر به حرکت باشد را انعطاف پذيری نامیده میشود. مثل مفصل زانو که محل اتصال استخوانهای ران و درشت نی پا است. ولی بهترین تعریف عبارت است از دامنه حرکتی ممکن پیرامون یک مفصل معین یا گروهی از مفاصل. حال از شما میخواهم این تعریف را در رابطههای خود با همسر، فرزند، دوست، پدر و مادر خود و … شبیه سازی کنید. به این صورت مفهوم بینظیر انعطافپذیری برای شما ساده خواهد شد. به طور مثال؛ مفصلها یعنی ما و دیگری، رفتارهایی که بین ما و دیگری صورت میگیرد نشانه دامنه حرکتی آن مفصل است که دو استخوان (مثلاً من و فرزندم یا من و همسرم یا من و پدرم) را به هم متصل کرده است.
چرا انعطاف پذیر باشیم؟
زیرا برای اجرای مطلوب روابط گوناگون خود، انعطاف پذیری یک ضرورت به حساب میآید. روابط گوناگون ما هرکدام از یک سطح انعطاف پذیری برخوردارند. برخی از این روابط مثل والد- فرزندی و یا معلم- شاگردی به انعطافپذیری بالایی احتیاج دارند. در حقیقت ما با روابط خود به برآورده شدن نیازهای خود میپردازیم؛ که اگر این روابط نباشند ما در برآورده کردن نیازهای خود ناکام خواهیم ماند. بنابراین حال خوب را تجربه نخواهیم کرد. خشنود و رضایتمند نیستیم.
والدین انعطاف پذیر چگونه هستند؟
والدین انعطاف پذیر، سعی میکنند به جای درگیر شدن با افکار مزاحم و احساسات بیش از حد، در کنار فرزندان خود حضور داشته باشند. والدین انعطاف پذیر در خصوص رشد و بزرگ شدن فرزندان خود تصویرسازی میکنند. آنها فرزندان خود را در طول زمان همواره در حال رشد، توسعه و پیشرفت میبینند، همانطور که خودشان در حال تکامل هستند. به عبارت بهتر انعطاف پذیری به والدین کمک میکند تا نمونه عملی و انگیزشی مناسبی برای فرزند خود باشند. پس در تمام روابط خود یک هدف ارزشمند را میبینند؛ کاری میکنند تا با خشنودی با یکدیگر کنار بیایند.
چگونه به والدین انعطاف پذیر تبدیل شویم؟
ابتدا مشخص کنید که میخواهید چه نوع پدر و مادری باشید:
- صبور
- بازیگوش
- دلسوز و احساساتی
- انعطاف پذیر
سپس اقدامات خود را طوری تنظیم کنید تا با خواستهتان مطابقت داشته باشد. قبل از هر چیز پیشنهاد میکنم برای اینکه در دسته والدین انعطاف پذیر قرار بگیرید از مقایسه، قضاوت و اجرای قوانین دست و پا گیر بپرهیزید.
در ادامه به 3 مرحله برای اینکه به یک پدر و مادر انعطاف پذیر تبدیل شوید اشاره می کنم:
مرحله اول – دست از اصلاح خود و فرزندان خود بردارید
برای توضیح این مرحله کافی است این تجربه از استفان رولنیک بنیانگذار مصاحبه انگیزشی را تعریف کنم؛ او سعی داشته تا فرزند خود را به پوشیدن کفش گل آلود وادار کند. اما هرچه سعی میکرد فرزند خود را برای این کار متقاعد کند، با مخالفت او رو به رو میشد. طبیعی است، هر چقدر تلاش کنیم تا یک انسان را مجبور به انجام کاری یا وادار به تغییر کنیم احتمال مقاومت وجود خواهد داشت. زیرا ما فقط صلاح خود را به خوبی میتوانیم تشخیص دهیم نه هیچ کس دیگری را. بنابراین هنگامی که با شکست و مقاومت رو به رو میشویم به جای اینکه به زور یا تغییر دیگری متوسل و متمرکز شویم به تغییر تعامل خود فکر کنیم. شاید من دارم رفتار و حرکت درست و مؤثری انجام نمیدهم.
مرحله دوم – دردهای فرزندپروری را بپذیرید
فرزند پروری یکی از معنی دارترین فعالیتهایی است که میتوان انجام داد. اما این معنا مساوی با لذت نیست. درواقع هرچه بیشتر فعالیت می کنید احتمال ناراحتی، عصبانیت و اضطراب از دست فرزند بیشتر میشود. به قول استیو هیز، بنیانگذار روانشناسی ACT ، ” شما از جایی که برایتان مهم است آسیب میبینید.” بنابراین اجازه دهید ناراحتیهای ناشی از فرزندپروری را همراه داشته باشید. برای دردهای فرزندپروری در بدن خود جا باز کنید. تغییر یعنی درد. به خاطر دارید زمانی را که فرزندتان در حال دندان درآوردن بود؟ چقدر درد و سختی را هم او و شما متحمل شدید. متحمل شدید چون طبیعت دندان درآوردن را پذیرفته بودید. پذیرفته بودید بزرگ شدن را. بزرگ شدن یعنی پذیرش تمام و کمال درد و تغییر.
مرحله سوم – براساس ارزشهای خود عمل کنید اما فرزندان خود را در یافتن ارزشها حمایت کنید
- می خواهید چه نوع پدر و مادری باشید؟
- چه چیزی در فرزندپروری برای شما اهمیت دارد؟
پاسخ این دو سؤال را ارزشهای مادی و معنوی شما میدهد. ارزشهایی که همیشه مانند قطبنما راهنمای زندگی شما تا به بدین جا بودهاند. ارزشهایی که میتواند به عنوان نقشه راه من در تمام مراحل زندگیام عمل کند. وقتی براساس ارزشهای والدینی خود عمل میکنید در واقع انگیزه درونی را برای فرزندان خود الگو میکنید، نه زور و اجبار را، انگیزه درونی دارای سه بخش به نامهای: انتخاب، انتخاب و انتخاب است.
- زیرا انتخاب است که به ما شایستگی میدهد.
- زیرا انتخاب است که به ما ارزشمندی میدهد.
- زیرا انتخاب است که به ما قدرت میدهد.
انواع خانواده
آیا در خانوادهای بزرگ شدهاید که همیشه به شما میگفتند چون در خانه من زندگی میکنی پس باید مطیع من باشی؟
آیا در خانوادهای بزرگ شدهاید که همیشه میگفتند عزیزه دلم، بگذار این کار را برایت انجام دهیم، تو فقط یکبار بچه ما هستی؟
آیا در خانوادهای بزرگ شدهاید که اصلاً والدین به خاطر مشغلههای روزمره خود زمان زیادی را به خانواده اختصاص نمیدادندو در خانه غایب بودند؟
آیا در خانوادهای بزرگ شدهاید که در مقابل شکستن اسباببازی خواهریا برادرتان به شما گفتند که کارتان باعث ناراحتی او شده و چگونه باید وضعیت را بهبود ببخشید؟ یا در برابر مشکلات به شما میگفتند که چه تواناییهایی برای حل آنها دارید؟
باربارا کولوروسو، کارشناس والدین و نویسنده کتاب “کودکان ارزشش را دارند” میگوید؛
دستهای از خانوادههایی که مقتدر، دارای قوانین سفت، سخت و محکم هستند را “دیوار آجری” مینامد. این موضوع احتمال افزایش مشکلات سلامت روان و عزت نفس پایین را برای فرزندان به ارمغان دارد.
دسته دیگر که خانواده آسانگیر هستند به خانواده “ژله فیش” معروف میباشند. در این نوع خانوادهها ممکن است آزادی بیش از حد، سبب هرج و مرج در آنها شود.
یا خانوادههایی که با حضور بسیار کم خود میتوانند پیامدهای منفیای در مورد سلامتی و موفقیت فرزندان خود داشته باشند.
آن دسته از خانوادههایی که من به خوششانس بودن در آنها اشاره کردم به اصلاح به ” Back bone” یا ستون فقرات معروف هستند.
والدین Backbone یا انعطاف پذیر کیست؟
در این نوع خانواده، فرزند پروری منعطف اما محکم ، درست مانند ستون فقرات انسان می باشد. رابطه کارآمد بر خانواده حاکم است و به تدریج قدرت و مسئولیت به فرزندان داده می شود که سبب رشد و بلوغ عاطفی فرزندان میشود.
در این خانواده تعامل بین والدین و فرزندان محترمانه و دوستانه است. با یکدیگر مشکلات را حل میکنند و بچهها را بدون قید و شرط دوست دارند. تمامی محدودیتها ، قوانین و انتظارات با رشد بچهها سازگار است و احساسات و ارتباط بین والدین و فرزندان از اهمیت بالایی برخوردار است.
“به تصمیمات خود متعهد بمانید، اما در رویکرد خود انعطاف پذیر باشید.” تونی رابینز
تحقیقات نشان داده است که انعطاف پذیری نتایج بسیار مثبتی برای فرزندان ما دارد. در واقع بچهها با احساس ارزشمندی، درک و امنیت رشد میکنند. در این مسیر اعتماد به نفس و عزت نفس فرزند نیز رشد میکند. زیرا میدانند مهارتهای لازم برای رسیدگی به آنچه در زندگی میخواهد را دارا میباشند. آنها از اضطراب و افسردگی کمتری برخوردار هستند زیرا کمتر درگیر مواد مخدر و مسائل مشابه میشوند.
اگر در حال حاضر جز والدبن دیوار آجری یا ژله فیش هستید توصیه می کنم در راستای انعطاف پذیری، آموزشهای لازم را ببینید.
پرورش انعطاف پذیری
بسیاری از والدین نیاز به انعطاف پذیری ندارند. انعطاف پذیری در واقع به این اشاره دارد که بتوانید هر از چند گاهی دیدگاه، رویکرد و قوانین خود را در رابطه با چیزهایی که فرزندانتان دوست دارند تغییر دهید.
یک خانواده انعطاف پذیر، یک خانواده کارآمد است
چرا انعطاف پذیری مهم است؟
- با انعطاف پذیری میتوانید رفتار مخالف فرزند خود را در خصوص سرپیچی، کاهش دهید.
- با آموزشهای که در خصوص حل مشکلات به فرزندان خود میدهید میتوانید به آنها یاد بدهید که برای انجام هر کاری بیش از یک راه وجود دارد.
- با قویتر شدن رابطهها مخصوصاً در دوره نوجوانی و جوانی میتوانید در انتخابهای حساس زندگی او در کنارش باشید.
اگر فرزندانتان بدانند شما همیشه در مورد هر راهحلی سختگیر نیستید بیشتر برای کمک و مشورت به شما مراجعه میکنند.
پنج اقدامی که توسط والدین انعطاف پذیر انجام میشود
والدین انعطاف پذیر، میتوانند فرزندان انعطاف پذیری داشته باشند.
1 برای فرزند خود یک باغبان باشید نه نجار
تصور اغلب ما از تربیت فرزندمان این است: فراهم کردن محیطی امن؛ برنامه ریزی دقیق و هدفمند برای زمان های کار و فراغت؛ نظارت دقیق بر اعمال و روابطش و هدایت او تا رسیدن به اهدافی عالی. هدف والدین امروزی این است که فرزندشان را به شکلی خاص و دلخواه «بسازند» تا در بزرگسالی فردی موفق شود.
در صورتی که شکل و شمایل دادن به یک انسان نه تنها غیرعلمی است بلکه زیانبار نیز است. بودن این نگاه به فرزندپروی نشان می دهد که چقدر ما به فرزندپروری نگاه انسانی داریم؟!!! خُب چرا هرگز نباید دنبال ساختن و شکل دادن به فرزندانمان باشیم؟ زیرا فرزندان ما طوری خلق شدهاند که نامنضبط و بازیگوش و پیش بینی ناپذیر و خیالپرداز باشند؛ آنها طوری خلق شدهاند که هم بسیار متفاوت از والدینشان و هم بسیار متفاوت از یکدیگر باشند. شکل و شمایل دادن به یک چون کار نجار است. اما تلاش برای شکوفایی کار باغبان است. همانطور که میدانید یک نجار، چوبها را آن طور که دلش میخواهد برش میزند و میسازد. اما یک باغبان تلاش به رشد و پرورش گیاه خود دارد.
بنابراین آنکه چطور از فرزندانمان طوری مراقبت کنیم که بیاموزند در جهانی پیشبینی ناپذیر افرادی انعطاف پذیر، خلاق و مقاوم باشند، کار به زور شکل و شمایل دادن و ساختن نیست، کار بسترسازی مناسب برای رشد و شکوفایی است. مثلاً بهجای اینکه فرزند خود را مجبور به ورزشکار شدن کنیم تلاش کنیم تا با بسترسازی مناسب او را به سمت هدفش سوق دهیم. اجبار در انجام کاری مقاومت در برابر آن را تشدید می کند.
2 با فرزندان خود در هر سنی صحبت کنید
تحقیقات نشان میدهد کلمات از انرژی تشکیل شدهاند. انرژی میتواند از شکلی به شکل دیگر تبدیل شود. بنابراین کلمات دارای قدرت تبدیل هستند. هرچند که ما معانی کلمات را درک نکنیم ولی تأثیر خود را روی محیط، شرایط و موقعیت خود میگذارد. بنابراین خیلی باید مراقب کلماتی که در صحبت با فرزندمان انجام میدهیم باشیم. به طور مثال برای همه ما پیش آمده که از فرزندمان شنیدیم که چرا باید بخوابم؟ چرا این لباس رو بپوشم؟ چرا … در صورتی که باید بدانیم وقتی چیزی را برای او توضیح میدهیم دنیای جدیدی برای آن پیش بینی کردهایم. وقتی مغز به خوبی پیش بینی کند میتواند کارآمدتر باشد. حال من میتوانم در پاسخ به ((چرا؟)) بگویم: ((چون من گفتم)). نه تنها با این کار، استعداد جستجوگری او را محدود میکنیم بلکه یک انرژی منفی و مخربی را وارد جان او میکنیم. بنابراین تعجب نکنید که بیحوصله است. تعجب نکنید که حال خوب و خشنودی ندارد. تعجب نکنید که رابطه رضایتمندی ندارید. گفتگو درست و مؤثر ابزار قدرتمند والدین انعطاف پذیر است.
3 در تقلید کردن فرزندان به آنها کمک کنید
فرزند ما به طور طبیعی با تماشا کردنمان تلاش میکند از کارهایمان تقلید کند. بهترین کاری که والدین انعطاف پذیر انجام میدهند این است که آینه تمام نمای فرزندشان صاف و شفاف باشد. چون آنها تماماً به دنبال آن هستند که خودشان را درون ما ببینند. در حقیقت نکته مهمی که وجود دارد این است که مراقب خودمان باشیم. مراقب کردار، رفتار و گفتارمان. پس هیچ کمکی بهتر از این به فرزندمان نیست.
4 به ارتباط فرزندان خود با افراد مناسب کمک کنید
سعی کنید فرزند خود را مخصوصاً در سنین پایینتر در معرض افراد متنوع قرار دهید. طبق تحقیقات، نوزادانی که به طور منظم با گویشهای زبانی مختلف ارتباط برقرار میکنند میتوانند در آینده برای یادگیری زبانهای مختلف آمادگی بیشتری داشته باشند. جالب است بدانید نوزادانی که با چهرههای متنوعی برخورد دارند به وسیله تنظیمات مغزی، میتوانند در مسیر ضد نژادپرستی نیز قدم های مثبتی بردارند.
5 در موقع مناسب دست به کار شوید
گاهی اوقات فرزندان ما تمایل دارند برخی کارها را به مانند لباس پوشیدن یا درست کردن پازل به تنهایی انجام دهند. اینکه بدانید چه زمانی میبایست وارد عمل شوید یا نه میتواند چالش بزرگی به همراه داشته باشد. برخی مواقع اجازه دادن به فرزندان برای مبارزه و انعطاف پذیری میتواند به رشد آنها و تحلیل موقعیتها کمک کند.
اهمیت انعطاف پذیری در فرزند پروری
مهترین شرط برای یک فرزندپروری ایده آل، آماده کردن آنها برای موفقیت در بزرگسالی است. از آنجایی که الگوبرداری میتواند به عنوان عامل مؤثر و مثبتی باشد، نقش والدین انعطاف پذیر بیشتر نمایان میگردد. والدینی که انعطاف پذیری در سبک فرزندپروری خود اعمال می کنند میتوانند موفقترین الگو برای فرزندان خود باشند.
ایجاد تعادل بین قدرت شما به عنوان والدین و نقش شما در تربیت فرزندان، کلید فرزندپروری مؤثر است . انعطاف پذیری همه گزینههای شما را باز نگه میدارد و بیشترین احتمال موفقیت را فراهم میکند.
و در آخر از تجربه شخصی خود بگویم؛
زمانی که برای ورود یک فرد جدید به زندگی و دنیای خود آماده میشویم، باید آینده پیش روی او را با در نظر گرفتن شرایط موجود تصویرسازی کنیم. وقتی به روند رشد خودم نگاه میکنم با شگفتیهای بسیاری رو به رو میشوم. هویت کنونی من حاصل زندگی در خانوادهای است که در برخی مواقع دیوار آجری با توجه به سنتهای گذشته و در برخی موارد ستون فقرات بودهاند. بدون شک بخشهایی از زندگی من که توانستهام با تحلیل درست تصمیم بگیرم مربوط به زمانی است که والدینم تصمیم گرفتند انعطاف پذیر باشند.
با یکی از دوستانم در مورد پول تو جیبی بچهها صحبت میکردم و از او پرسيدم چرا نمیگذارد فرزندش خودش در مورد پول توجیبیاش تصمیم بگیرد و حتي اشتباه کند؟! او گفت: اگر داخل گودال افتادند، چه؟ من هم پاسخ دادم: داخل گودال افتادن با پول تو جیبی حداقل 50 هزار تومانی، بهتر از به باد دادن دستمزد سالانه چند میلیونی یا ارث چند میلیارد تومانی است.
هر کدام از شما نیز میتوانید با مقایسه موارد بالا بگویید که در کدام خانواده رشد کردهاید. برای من بنویسید که چه مواردی میتواند برای تبدیل شدن به والدین انعطاف پذیر مناسب باشد . قطعاً نوشتههای شما برای من و دیگر خوانندگان مفید خواهد بود. به من برای یادگیری بیشتر کمک کنید. متشکرم؛
معرفی
فیلم : اشک ها و لبخند ها – انیمیشن دلیر – چیزی که یاد گرفتم
کتاب : قدرت انعطاف پذیری از دیمیان هیوز – اصول تربیت فرزند از ریچارد تمپلر – چگونه ارزشها را به فرزندم آموزش دهم از چری فولر
پیشنهاد تمرین
مطالعه به تنهایی نمی تواند موجبات رشد و تغییرات ما را فراهم کند. بنابراین پیشنهاد میکنم با اجرا و تمرین برخی موارد در مسیر تغییر و منعطف بودن قدم بردارید.
- برای حضور در کنار فرزندان خود برنامه ریزی کنید.
- در زمانی که برای او وقت میگذارید کارهایی که موجب حواس پرتی شما میشود را کنار بگذارید.
- وقتی فرزندانتان صحبت میکنند با تکرار برخی از جملاتشان با سئوال ((آیا درست می گویم ؟))، به آنها نشان دهید که حواستان به حرفهایشان است.
- سعی کنید آنها را بفهمید و به اصطلاح با کفش آنها راه بروید.
- به دنبال پیدا کردن انگیزههایی در فرزندانتان باشید و از آنها استفاده کنید.
- از فرزندانتان برای دستاوردهای بیرونی تمجید نکنید و بر علایق درونی آنها متمرکز شوید.
- عشق خود به آنها را ابراز کنید. چه زمانی که بتوانند کاری را انجام دهند یا نتوانند.
کلام پایانی
هر انسانی تصور میکند جهان بینی او درست ترین و بهترین مدل برای نگاه به دنیاست. این خطای شناختی همواره باعث میشود که مردم در زندگی به موفقیت و سعادت دست پیدا نکنند. در تربیت هم این مدل نگاه وجود دارد. والدینی که تصور میکنند بهترین والدین دنیا هستند.
اما وقتی به فرزند آنها نگاه میکنیم، چیز دیگری میبینیم. انعطاف پذیری یعنی پذیرش این نکته که ما انسان هستیم و همواره باید در راستای تغییر و بهتر شدن قدم برداریم.
انسانی توانایی رسیدن به سعادت و خوشبختی را دارد که در زمان لازم تغییر دیدگاه میدهد. البته دیدگاه غلط را باید تغییر دهیمِ، وگرنه دیدگاه درست که به ما نتیجه میدهد نیازی به تغییر ندارد.