رشد کودک در هفت سال اول راه مسقیمی ندارد؛ بلکه می توان رشد کودک را به دو دوره ی کلی در هفت سال اول زندگی او تقسیم کرد؛
هر کدام از این دوره ها یکی در میان فرا می رسند:
دوره اول رشد کودک، (تعادل)
دوره تعادل یعنی لذت بخش بودن رفتار او؛
در دوره ها و سنین زیر رشد کودک دارای تعادل است:
- زمانی که راه می افتد
- سه تا چهار سالگی
- پنج تا شش سالگی
دوره دوم رشد کودک، عدم تعادل
دوره عدم تعادل یعنی با بد جنسی رفتار کردن؛
در دوره ها و سنین زیر رشد کودک دارای عدم تعادل است:
- دو تا سه سالگی
- چهار تا پنج سالگی
- شش تا هفت سالگی
همان طور که مشاهده و مطالعه کردید، دیدید که یک سال در میان دوره های تعادل و عدم تعادل تغییر می کنند.
اهمیت هفت سال اولی زندگی در رشد کودک
هفت سال اول زندگی کودک ما سالهای شکلگیری رشد کودک از جوانب مختلف است؛ پس مهمترین سالهای زندگی اوست.
البته به این معنی نیست که دوران های بعدی اهمیت کمتری دارند و این که همه چیز تا قبل از هفت سالگی اتفاق میافتد.
ولی مطمئنا هفت سال اول زندگی دوران تعیین کنندهای در زندگی انسان ها می باشد.
در هفت سال اول زندگی ساختار اساسی شخصیت فرزند شکل میگیرد.
یعنی شخصیتی که تمام عمر کودک ما را همراهی خواهد کرد.
این دوران تاثیر عمده و تعیین کنندهای در موفقیت او و همین طور به عنوان یک انسان بالغ دارد:
- رفتار او در جامعه
- چگونگی رفتارش در مقابل مسائل جنسی
- دوران جوانی
- نوع انسانی که با او ازدواج خواهد کرد
- موفقیت و عدم موفقیت او در ازدواج
البته نباید هوش را با دانش اشتباه گرفت.
مسلما فرزند ما پنجاه درصد معلوماتی را که در زمان بلوغ خواهد داشت تا سن چهار سالگی کسب نمیکند.
هوش قابلیت ذهنی انسان برای به کاربردن به جای معلوماتی است که کسب میکند.
پنجاه درصد این ظرفیت تا سن چهار سالگی کسب شده است.
شناخت رشد کودک به چه دردی می خورد؟
این شناخت زمانی به درد ما می خورد که بتوانیم با شناسائی مراحل رشد کودک، موانع و مشکلات خود و آن ها را حل کنیم.
نه آن که فقط بدانیم که همچنین دوره ای را او نیز مثل بقیه بچه ها می گذراند.
شاید خیلی از مطالب کلی در مورد تربیت فرزند را بدانیم اما درباره چگونگی باید و نبایدها و چه کنیم و چه نکنیم ها مانده ایم.
بنابراین با شناخت مراحل مختلف و متوالی رشد کودک، هر پدر و مادری راحت تر می تواند مشکلات را در هر دوره از رشد کودک خود حل کند.
فراموش نکنیم که هر پدر و مادری بهتر از هر کس دیگری فرزند خود را می شناسد. بنابراین استفاده از غریزه های پدری و مادری مان را نباید فراموش کنیم.
بهترین روانشناس کودک خود باشیم
یادآوری این نکته نیز بسیار مهم است:
پدر و مادر بهترین معلم و مربی هستند و پیچیده ترین حرفه در جامعه را به عهده دارند؛
زیرا پدری و مادری به معنای بیست و چهار ساعته روانشناس فرزند خود بودن است.
با این دید امکان دارد که ما روانشناس خوب یا بد یا چیزی بین این دو باشیم.
حال خوشمان بیاید یا نیاید.
ما باید موثرترین نقش را در عمر او ایفا کنیم، خواه به عنوان معلم، خواه روانشناس، خواه طبیب، خواه رفیق و دوست و … هر آن چه که در عمرش به آن نیاز دارد.
هر پدر و مادری حداقل باید اولین های آن برای فرزندش باشد.
زیرا چیزهایی که به او می آموزیم و بهتر آنکه آن چه که به طور ناخودآگاه به او می آموزیم مهم تر از تمام درس هایی است که او میتواند در مدرسه و جاهای دیگر و مربی و معلم های دیگر بیاموزد.
بنابراین برای اینکه معلم و مربی خوبی برای فرزند مان باشیم باید دانش ها و مهارت های حدالامکان تربیتی را بشناسیم و به آن ها عمل کنیم.
شناخت رشد کودک یکی از مهم ترین عوامل تربیت
شناخت رشد کودک یکی از مهم ترین عوامل تربیت به شمار می رود.
این شناخت از لحظه تولد و حتی دقیق تر، قبل از انعقاد نطفه آغاز میشود.
بیاییم این شناخت و اعتماد به نفس ناشی از آن را با یک عینک مقایسه کنیم.
کودک برای هر یک از مراحل رشدش تا هفت سالگی، شیشهای مناسب انتخاب میکند.
شیشه هر دوره به شیشه مرحله قبلی اضافه میشود.
حال بیاییم شیشه اولین سال زندگی کودک خود را بررسی کنیم.
این دوره از لحظه تولد آغاز میشود و تا زمان راه افتادن نوزاد ادامه مییابد.
برای بیشتر کودکان، این دوره یک سال است.
برای برخی که زودتر راه میافتند نه ماه و بعضی دیگر شانزده ماه و برای بعضی دیگر بیشتر طول میکشد.
بعضی از مادران فکر میکنند:
«اون که چیزی نمیفهمه.
نوزاده و بیشتر وقتا خوابه.
وقتی بیدار میشه شیرشو میخوره، کهنهاش رو عوض میکنم و حمامش میکنم.
زندگی نوزاد تو همین خلاصه میشه.
هنوز کوچکتر از اونه که بتونه چیز زیادی یاد بگیره.
بعدا یاد میگیره بنشینه، تو تختش بازی کنه و چار دست و پا راه بره، ولی هنوز برای یاد گرفتن چیزی خیلی کوچیکه.»
با اعتقاد صد در صد می گویم که اشتباهی بزرگتر از این ممکن نیست.
فرزند ما از همان لحظه اول تولد و همان طور که گفتم دقیق تر قبل از انعقاد نطفه شروع به یادگیری میکند.
دید کودک نسبت به زندگی
طی اولین سال، مهمترین چیزی که کودک ما کسب میکند، دید اساسی نسبت به زندگی است.
او از دیدگاه نوزادانه خود فلسفه حیات و احساسات بنیادینی را نسبت به حقیقت زندگی برای خود تهیه میکند.
او در حال پایهریزی احساساتی است که در آینده نسبت به زندگی خواهد داشت.
حال ممکن است که در نظر او زندگی سرشار از شادی و اعتماد باشد و یا برعکس پر از عدم اعتماد و بدبختی باشد.
بنابراین محیطی که برای فرزندمان فراهم میکنیم، تعیین کننده اعتماد یا عدم اعتمادی است که در او شکل میگیرد.
این محیط عنصری از نظام بینشی او است که از کنار آن به جهان نگاه می کند.
اگر در طول اولین سال عینکی خوشبینانه به چشم بزند، هنگامی که بزرگ شود شخصی خوشبین خواهد بود.
ولی اگر برعکس عینکی بدبینانه به چشم بزند، در زندگی تبدیل به انسانی عمیقا بدبین خواهد شد.
پس اولین سال زندگی نسبت به مراحل بعدی، از نظر رشد روانی اهمیت بسیار بسیار مهمی دارد.
زیرا نوزاد برای زندگی کاملا وابسته به ماست.
برای این که فرزند نوزادمان حداکثر امکاناتش را رشد دهد چه کار باید بکنیم؟
اگر ما والدین، بتوانیم احتیاجات اساسی او را برآورده کنیم و او راضی باشد، او به حداکثر شکوفایی خود دست مییابد.
به محض اینکه فرزندمان راه رفتن را یاد میگیرد وارد مرحله جدیدی از رشد میشود.
مرحلهای که نام آن را «مرحله قدمهای اولیه» گذاشتهایم.
این مرحله دوره یادگیری جدیدی را پیش روی وی میگذارد:
او میتواند فعالانه دنیای دور و برش را بررسی کند.
در این مرحله است که اعتماد به نفس در او شکل میگیرد.
کودک در این دوره در وضعیت خاصی قرار میگیرد که به شدت او را آسیبپذیر میسازد:
چنانچه او را زیادی تنبیه کنید و یا به او القاء کنید که به علت سعیاش در کشف و بررسی جهانش بچه بدی است، به خودش شک میکند.
شکل گیری اعتماد به نفس
پایه و اساس اعتماد به نفس در نخستین دوران کودکی شکل میگیرد و کودک نسبت به جهان بدبین و یا خوشبین میشود.
زمانی که راه رفتن میآموزد این اعتماد به نفس، بعد تازهای پیدا میکند:
«کودک یا به خودش اعتماد پیدا میکند یا اینکه شک خواهد کرد.»
در حالی که نوزاد یاد میگیرد همه چیز را بررسی کند، مادر میفهمد چه چیزهایی را نباید در دسترس طفل گذاشت، چون ممکن است که مثلا آن را به دهان بگذارد و بخورد.
این دوره از رشدکودک، دوران اوج بررسیهای اوست و تمام مادران باید یاد بگیرند خانهشان را که از این پس این بازرس کوچولو در آن آشیانه خواهد کرد چگونه درست کنند.
بنابراین توجه به این نکات در شناخت رشد کودک و شکل گیری اعتماد به نفس در او از اهمیت فراوانی برخوردار است.
سلام و احترام
دکتر عباسعلی شاملی هستم متخصص روان شناسی رشد که از این نوشتار شما در درس سوم برهه های تعادل و عدم تعادل استفاده کردم. مطالبتان مفید و کاربردی بود. سال نو مبارک سربلند باشید
سلام و درود؛ بسیار خرسند شدم از آشنایی با حضرتعالی، موفق و سرزنده باشید.