چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟ یکی از مهم ترین دغدغه های والدین امروزی است. سوال شماره یک بیشتر والدین از من این است که چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشند؟
عواملی که باعث می شود فرزندان ما حرف شنوی نداشته باشند، کدام ها هستند؟
به طور مرتب چه کارهایی انجام می دهیم که فرزندان مان حرف شنوی ندارند؟
در زیر پنج عادتی که سبب می شود فرزندانی حرف شنو داشته باشیم را مورد بررسی قرار می دهیم:
با انتقاد چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
بارها حرفی را به فرزند خود زده ایم، اما فایده ای نداشته که نداشته است. چندین بار به او گفته ام که فلان کار را نکن. فلان کار را بکن.
از جمله بکن نکن هایی که می گوییم می توان از این موارد نام برد:
همیشه همین کار می کنی.
چرا این قدر شلخته ای؟!!
چرا وسائلت را سر جای خودش نمی گذاری؟!
هیچ وقت به موقع کارهایت را انجام نمی دهی!!
به در میگم تا دیوار بشنوه.
درست راه برو.
و… از این قبیل تعبیراتی که به کار می بریم.
در صورتی که هیچ یک از این عبارت ها و امثال آن کارساز نبوده که نبوده است.
من به جرات می گویم؛ بارها انتقاد کردن، هیچ کاری پیش نخواهد برد. پس با توجه به این تجربه، چرا دست از سر انتقاد کردن بر نمی داریم؟! چرا به دنبال روش جایگزین نیستیم؟ حداقل آن است که شیوه های دیگر را هم به آزمایش بگذاریم. آیا غیر از این است؟!!
پیشنهاد
پیشنهاد من این است:
بیائیم به جای انتقاد به فرزندان مان خودمان را در آن شرایط به جای آن ها بگذاریم.
ببینیم اگر من در این وضعیت جای او بودم چه کار می کردم؟
بسنجیم اگر از من در این شرایط انتقاد شود، حال من چگونه خواهد بود؟
بشناسیم اگر الان از سمت والدینم نخواهم انتقاد شوم، چه کاری باید انجام بدهم؟
در نتیجه این سوال (چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟) باید گفت:
ما با انتقاد کردن نمی توانیم راه به جایی ببریم. برای حل این مشکل باید خودمان را جای آن ها بگذاریم. باید بریم به سن و سال آن ها. دنیا را باید از نگاه آنها ببینیم.
با بی توجهی به آنها چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
زمانی که فرزند من برای درد و دل، حل مشکلات، رسیدگی به امور و به هر بهانه ای که پیش ما می آید، چگونه نسبت به او عکس العمل نشان می دهیم؟
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده ایم؟
شاید به خاطر دل مشغولی های روزمره و پیدا کردن راه حل آن ها در درون خودمان باشیم.
خیلی اوقاتم شده، چشمان ما به تلویزیون، همسر، فرزند و جاهای دیگر است اما حواسمان نیست که چه اتفاقاتی در حال افتادن است!!
به هرصورت ناخودآگاه و گاهی نیز خودآگاه به دیگران و از جمله فرزند خود بی توجهی می کنیم.
آیا از صدمات این کار نسبت به فرزندم آگاهی دارم؟
آیا پیش آمده فرزندمان این سوال را از ما بپرسد:
بابا/مامان من را دوست دارید؟!!
فاجعه
در واقع با پرسش این سوال از شما یک فاجعه بزرگ رخ داده است. فاجعه ای که فرزند ما احساس کرده والدینش او را دوست ندارند.
هر چند در پاسخ می گوییم: دوست دارم. خیلی زیادم دوست دارم. در صورتی که در عملکرد ما چنین چیزی دیده نمی شود.
ما با واژگانی همچون دوست دارم، خیلی زیباست، آفرین، باریکلا، چه قدر خوب و … نمی توانیم توجه فرزندمان را به خود جلب کنیم.
کاری که باید بکنیم این است که به او ارزش بدهیم. نشان بدهیم که برای ما مهم است.
ما می توانیم به وسیله تشویق و تحسین درست و به جا این نیاز را برطرف کنیم.
در نتیجه این سوال (چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟) باید گفت:
اگر توجه ما به آن ها نیست، توقع حرف شنوی هم نباید داشت. توجه داشتن یعنی آن ها را با دقت و توجه کامل ببینیم. توجه داشتن صرفا در رفاه مادی خلاصه نمی شود. بلکه در امور دیگر نیز به حساب می آید. از جمله وقت گذاشتن با بچه ها، ابراز علاقه درست به آن ها، صحبت کردن با آن ها، توصیف کارهایی که آن ها انجام می دهند. و غیره.
با بی علاقگی به مسائل آن ها چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
والدین در زندگی خانوادگی خود نیازمند ارتباطات دو طرفه هستند. آنها باید تکیهگاههایی در زندگی داشته باشند، تا در نهایت بتوانند با دیگران به رابطه برقرار کنند.
باید مراقب بود که روابط خانوادگی انسان در مسیری ادامه پیدا کند، که بیتفاوتی نسبت به دیگران و رفتارهای خوب آنان، در انسان به وجود نیاید.
با توجه به اینکه ارتباطات صمیمانه و منطقی میان پدر/مادر و فرزند نیازمند به محکم شدن دارد؛
قدم اول
پیشنهاد می کنیم قبل از هر چیز، در ابتدای هر کاری علاقه خود را نسبت به او نشان دهید. هر طوری که هست باید نشان دهیم که او را دوست داریم.
پدر و مادر ها به وسیله این کار فرزند خود را به وجود محبت شان مطمئنتر میسازند.
پس اگر فرزندتان را دوست دارید، به این محبت آگاهش کنید. زیرا این آگاهی، محبت بین شما را محکم تر می کند.
قدم دوم
قدم دوم در این مرحله این است که برای ایجاد ارتباط با او از علاقه مندی های او با خبر باشیم. باید دقیق بدانیم فرزند ما از چه چیزهایی خوشش و از چه چیزهایی بدش می آید.
در این صورت می توانیم خواسته های خود و او را متعادل و مناسب کنیم.
اگر بتوانیم شناخت خوبی روی میل و علاقه او داشته باشیم؛ قول خواهم داد به وسیله آن خواهیم توانست آن ها را وادار به هر کاری کنیم.
پس اگر در این که چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشم؟ مصمم هستید به میل و علاقه ی آن ها توجه داشته باشید.
با انتقال نادرست محبت چگونه فرزنداین حرف شنو داشته باشیم؟
من به خاطر چیزی که هستم مهم هستم نه به خاطر لباس هایی که می پوشم.
پدر، پسر دوازده ساله ای برایم تعریف می کرد: دوست دارد مدل موهایش را به هم ریخته نماید، مانند این که از تخت خواب بلند شده است.
یک روز وقتی از خرید به خانه آمد، پیش من آمد و گفت: پدر این شلوار جین آبی راببین، و من متعجب شدم از آن شلوار که در قسمت زانو سوراخ هایی داشت پاره و رنگ و رو رفته بود و این گونه به نظر می رسید که متعلق به بیست سال پیش است.
من مثل عادت همیشه ام از او سوال کردم که چیزی هم برای آن شلوار ها پرداخته ای.
او بعد از آن که این موضوع را مطرح کرد گفت: در ذهن خودم گفتم فکر نمی کنم که اگر او آن پوشش را در خانواده داشته باشد پوشش مناسبی باشد.
بعد از این دیالوگ گفت خیلی با خودم کلنجار رفتم و مادرش و دوستانم گفت و گو کردم اما به این نتیجه رسیدم که هرچند ممکن است پوشش او مناسب نباشد اما من ترجیح می دهم که او در این جا پیش من، مادر و خانواده اش باشد تا در مهمانی های شبانه وغیره.
محبت یکی از نیاز های اساسی در زندگی
فرزندان ما هرچه که باشند، در هر نقطه ای از کره زمین قرار داشته باشند نیازمند به محبت پدر و مادرشان هستند.
آن ها هم اکنون در زندگی در جایی که باید باشند، نیستند، ایرادی ندارد، آن ها در مسیر سفر خودشان هستند.
- به چه اندازه مشغول قضاوت فرزندان مان هستیم؟
- به چه اندازه در مورد آن ها روح منتقدانه داریم؟
- و به چه اندازه دچار نگرش برتر بینی درباره آن ها هستیم؟
من متوجه شدم که غالب قضاوت ها ما فقط فرهنگی است که ما در آن رشد یافته ایم، فرهنگ ها تغییر می کنند، اغلب چیزی را که درک نمی کنیم، قضاوت می نماییم.
در قضاوت فرزند صادق باشید، لحظه ای براساس ظاهر و بدون تامل تصمیم نگیرید.
در هر صورتی باید تصمیم بگیریم که آنها را دوست داشته باشیم، هر چند که او خال کوبی دارد، او نماز نمی خواند، او موهای بلند دارد، حتما او درد سر ساز است و غیره. شما نمی دانید که او چه چیزهایی را از سر گذرانده است، شما به جای او نبوده اید.
محبت بی قید و شرط
زمانی که بدون قید و شرط فرزندتان را دوست دارید، دایره ای وسیعی خواهید داشت که در آن هیچ وقت آن ها را قضاوت نخواهیم کرد تا ببینیم که آیا آن ها در چارچوب کوچک ما می گنجند یا نه و این محبت بی قید و شرط این امکان را به شما می دهد تا تنوعی از روابط را با فرزندانتان داشته باشید.
باید به خوبی این محبت را بیاموزیم تا بهتر فرزندانمان را دوست بداریم.
آن فرزندی را که فکر می کنید که اصول نادرستی دارد و از مسیر زندگی اش بسیار منحرف شده است بهتر است بیاموزید که دوستش بدارید…..
اما بدانید که خداوند بخشش بدون انتظاری به ما داده است. بگذارید که به فرزندان مان محبتی بدون درخواست بدهیم.
محبت بی قید و شرط یکی از بهترین راه حل ها برای این پرسش است: چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
اگر به آن ها خوب گوش ندهیم چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
خیلی اوقات مثل آدم های فلج جایی دراز می کشیم یا می نشینیم و احساس افسردگی می کنیم که دیگر کاری ازم برنمی آید.
اما یک چیز همیشه خواهد بود پدر و مادر بودن. یعنی می توانیم یاد بگیریم که پدر یا مادر بهتری باشیم. هنوز خیلی دیر نشده است.
با این همه گوش کرن ماست که بزرگترین آسودگی را می بخشد. پذیرش احساسات ناشاد آن ها از حانب ماست که می تواند کار دست و پنجه نرم کردن با آن احساسات را برای بچه ها آسان کند.
می دانید متوجه چه چیزی شدم خیلی اوقات گوش می دیم اما به حرف همه ی آدم ها نه بچه های خودم. اگر یکی از دوستانم آشفته و پریشان باشد حتی به فکر این نمی افتم که به او بگویم چه کار کند.
صد البته این موضوع در مورد بچه هایم کاملا فرق دارد. بلافاصله دست به کار می شویم.
شاید دلیلش این باشد که به عنوان والد به حرف هایشان گوش می دهیم . در نقش والد احساس می کنیم که باید اوضاع را روبه راه کنیم.
در صورتی که با این کار ما مبارزطلبی بزرگی داریم انجام می دهیم. منظورم تغییر دادن چه طوری خودم اوضاع را روبه راه کنم به چه طور فرزندانم را به این آمادگی و توانایی برسانم که خودشان به اوضاع و کارها سرو سامان دهند؟
راه کار
بگذارید کسی به حرف هایتان گوش فرا بدهد.
بگذارید کسی واقعا دردهای درونی شمارا بفهمد و در مورد آن چه شما را می آزرد صحبت کند.
این امر موجب می شود کم کم از آشفتگی بیرون بیایید و آرام شوید و به تدریج می توانید مشکلات را حل کنید.
جریان برای فرزندان ما نیز همین گونه است. اگر آن ها گوش ما را برای شنیدن حرف ها ی خود بیایند و جوابی از روی همدردی بشنوند بیشتر و بهتر رشد می کنند.
بله خیلی سخت است، زیرا جملاتی که از روی همدردی از دهان ما خارج می شود ناشی از عادت ماست و ما با این جملات بزرگ شده ایم پس نیازمند آموزش و تمرین در شیوه های کاربرد آن باید براییم.
اصول و مهارت هایی که بچه های ما را در زمان آشفتگی و پریشانی یاری دهنده است.
برای این که بتوانیم به فرزندان مان خوب گوش دهیم باید ورزیده و ماهر شویم و در آن فصاحت بیابیم.
پس نیازمند آموزش و تمرین در شیوه های کاربرد آن هستیم.
مطمئن باشید و حتما امتحان کنید: اگر با توجه و دقت کامل گوش دهیم.دیگر نمی پرسیم که چگونه فرزندانی حرف شنو داشته باشیم؟
بهترین وبسایتی که تاحالا دیدم.ازتون متشکرم