چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟

بارها و بارها حرفی را به فرزند خود زده ایم، اما فایده ای نداشته که نداشته است. چندین بار به او گفته ایم که فلان کار را نکن. فلان کار را بکن. اما انگار نه انگار. حال چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ تا اثرگذار باشد.
من در این جا به نه روش برای انتقاد کردن درست پرداخته ام، بدون آن که رنجیده خاطری بین ما و فرزندمان پیش بیاید.

۱٫چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ آماده سازی

اگر ضرورت دارد که از فرزندمان انتقاد کنیم این طور شروع کنیم؛
پدر عسل روزی از او این طور تعریف کرد: لباسی که امروز پوشیده ای چه زیبا و برازنده است.
پدر عسل معمولا جدی و سر سنگین است.
به همین خاطر عسل از این تعریف و تمجید پدرش خیلی به هیجان آمد و دستپاچه شد و از شرم چهره اش سرخ شد.
تا آن وقت، تا به حال نشنیده بودکه پدرش از کسی این گونه ستایش کرده باشد.
پدر با همان لحن که تعریف کرده بودگفت: از آن چه گفتم زیاد به خودت مغرور نشو. قصدم فقط شادمان ساختن تو بود… از تو می خواهم همان قدر که به خودت توجه داری در درس و مشق هایت نیز دقت کنی.
این روش انتقاد ممکن است قدری خشن به نظر برسد ولی کاملا منطبق با اصول روانشناسی است. شنیدن حرف های که دست نداریم، اگر بعد از تمجید و تعریف از ما باشد. برای مان چندان سخت و آزار دهنده نخواهد بود.
پیرایش های مردانه قبل از تراشیدن ریش، صورت را با مالیدن کف صابون نرم می کنند. این عمل آن ها به منظور زمینه سازی جهت انجام کارشان است.
آیا اگر ما والدین برای انجام مسئولیت های فرزندان مان به روش های معمول اقدام کنیم یعنی با تهدید، داد و فریاد خواسته های خود را اعلام کنیم به نتیجه مطلوب می رسیم؟
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که بدون رنجاندن و خشمگین کردن فرزند خود بر او تاثیر بگذاریم و او را با خود همراه سازیم از شیوه ی زیر استفاده کنیم:
پیش از مطرح کردن مطلب خود، با صداقت و صمیمیت بعضی از امور مربوط به او را که قابل تمجید باشد مورد ستایش قرار دهیم.

۲٫ چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ به طور غیر مستقیم

اگر قصد داریم بدون ناراحت کردن، او را وادار به تغییر رفتار کنیم شیوه ی زیر را به کار ببریم:
خطای او را به طور غیر مستقیم به او گوشزد کنیم و از طعنه زدن و تمسخر کردن او خودداری کنیم.
یک روز یکی از والدین برای من تعریف می کرد؛
پسرم مصمم شده بود بهترین متنی را که تا آن زمان ننوشته است را بنویسد و برای سخنرانی در مدرسه از آن استفاده کند.
با صرف وقت بسیار بالاخره نوشته اش را با دقتی بسیار تنظیم کرد و به رشته تحریر درآورد.
اما چون یک نوع خطابه می خواست نوشته ی چندان خوبی از کار در نمی آمد و حتی از نوشته های قبلی اش ضعیف تر شد.
بعد از متن او به پسرم گفتم: این نوشته اصلا تعریفی ندارد. خیلی کسالت آور است اگر آن را بخوانی همه خوابشان خواهد برد.
بعد از نوشتن این همه متن های زیبا و تاثیر گذار و تمرین توقع داشتم بهتر از این بنویسی. خلاصه اگر این چرت و پرت ها را تحویل دوستانت بدهی آبرویت خواهد رفت… .
به راستی اگر پدر پسرک این حرف ها را به زبان می آورد چه می شد؟
به شک فرزندش رنجیده خاطر گشته و حداقل این بود که تا مدتی از نظر عاطفی از هم جدا می شدند.
اما پدر بعد از خواندن متن با آرامش و خونسردی لبخند ی زد و به پسرش گفت: این متن بسیار عالی است که به درد درج در نشریه ای معتبر می خورد. بدین ترتیب پسرش را ستود و ضمنا به او فهماند که نوشته اش برای مطرح کردن در جمع دوستانش به عنوان سخنرانی چندان مناسب نیست.
پسرک پس از شنیدن از اظهار نظر متن خود را پاره کرد و بدون هیچ یادداشتی در مراسم مدرسه شان سخنرانی کرد.
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که احساسات او را جریحه دار نکنیم از دستورالعمل زیر پیروی کنیم:
خطای او را به طور غیر مستقیم به او گوشزد کنیم و از طعنه زدن و تمسخر کردن او خودداری کنیم.

۳٫ قبل از ایرادگیری از فرزند خود، به خطاهای خود اشاره کنید

چند سال پیش مسول کاری مهم بودم که کارکنانی متشکل از دانش آموزان پانزده ساله بودند.

آن ها در امور خود هیچ تجربه ای نداشتند. ولی امروز یکی از کامل ترین ها در کا رخود هستند.

در اوایل کار می خواستم آن ها مورد انتقاد و سرزنش قرار دهم، اما خیلی زود به خود گفتم: قدری تحمل کن.

چگونه توقع داری آن ها از نظر تدبیر و سلیقه هم چون تو باشند؟

مگر خطاهای بی شمار و احمقانه ی خودت را در اوایل کار فراموش کردی؟
بعد از آن که صادقانه و از روی عدل و انصاف موضوع را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادم، به این نتیجه رسیدم که آن ها از نظر لیاقت و کاردانی از خودم بهتر و سرعت یادگیری شان بیشتر است.
ولی این کار به این معنا نبود که کارشان عیب و ایرادی نداشته باشد.

بنابراین گه گاهی هر کدامشان را کنار می کشیدم و به آن ها می گفتم: شما مرتکب فلان اشتباهی شده ای، اما خدا می داند که این اشتباهات در قیاس با اشتباهاتی که من در سن تو مرتکب شدم هیچ است.
هرگز دلم نمی خواهد از دیگران انتقاد و عیب جویی کنم…اما چون تو خیلی با استعداد هستی و جای رشد داری حیفم می آید راهنمایی ات نکنم.

می خواهم کمی فکر کنی ببینی آیا اگر در مورد فلان کار این طور عمل می کردی بهتر نبود. در واقع از این اصل پیروی کردم؛ “اگر به جای او بودم” خودم را به جای او گذاشتم و کارم را پیش بردم.
اگر من پدر و مادر نیز زمانی که از فرزند خود انتقاد می کنم قبل از هر چیز اعتراف کنم که خودم هم بارها دچار خطا و اشتباه شده ام، آن گاه عیب و ایرادی که از او می گیرم برای او چندان ناگوار نخواهد آمد.
هنگامی که ما می توانیم با چند جمله تحسین آمیز خشم خود را تبدیل به دوستی کنیم، چرا نکنیم؟!
حالا تصور کنیم تحسین و تشویق فرزندان مان چه قدر می تواند در زندگی روزمره ی آن ها معجزه به وجود بیاورد.
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که احساسات او را جریحه دار نکنیم از دستورالعمل زیر پیروی کنیم:
اگر بتوانیم به نحو صحیح، از اعتراف به اشتباه خود استفاده کنیم و به صورتی که گفته شد از تمجید فرزند خود بهره برداری کنیم؛ مطمئن باشیم در ارتباطات خود با او موجب بروز معجزاتی واقعی خواهیم شد.

۴٫چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ پیشنهاد بدهیم

فرزند ما دلش نمی خواهد به او دستور بدهیم.
دوره رایگان آموزش مهارت های تربیت فرزندپیشنهاد می کنم خواسته های خود را به صورت پیشنهاد مطرح کنیم.

مثلا هرگز به بچه ی خود نگوییم فلان کار را بکن! فلان کار را نکن! به جای آن بگوییم:

  • ممکن است در مورد این موضوع فکر کنی؟
  • آیا فکرمی کنی این روش موثر باشد؟

دوره رایگان آموزش مهارت های تربیت فرزندپیشنهاد دیگرم این است که وظیفه ای را که بر عهده ی ماست را خودمان انجام دهیم.

من معتقدم هر کس وظیفه ای دارد و هر طور خودش می داند باید وظیفه اش را انجام دهد. اگرهم اشتباه کند باید از آن درس بگیرد و کارش را اصلاح کند.

من اعتقاد دارم تا خطا صورت نگیرد کار صحیح معنا ندارد. پند گرفتن از اشتباه باعث کسب تجربه می شود که به بهبود کار کمک می کند.
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که احساسات او را جریحه دار نکنیم از دستورالعمل زیر پیروی کنیم:
به جای دستور دادن مستقیم، خواسته های خود را به صورت پیشنهاد مطرح کنیم.

۵٫چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ آبروی او را حفظ کنیم

به غرور و حیثیت فرزندمان احترام بگذاریم. حفظ و آبرو چیزی است که برای همه اهمیت دارد و حیاتی شمرده می شود.
اما متاسفانه بعضی افراد هیچ توجهی به این امر ندارند.
ما والدین اجازه نداریم؛

  • احساسات فرزند خود را لگد مال کنیم
  • اراده و خواست خود را به آنان تحمیل کنیم
  • به آنان تهمت بزنیم
  • آنان را تهدید کنیم
  • در حضور دیگران فرزندان خود را مورد ملامت و سرزنش قرار بدهیم

معمولا پدر و مادرها, در فکر این نیستند که این نوع انتقاد کردن چه تاثیر ناگواری بر فرزند خود دارد!! چه احساساتی را در آن ها روشن می سازد.
در صورتی که این کار هیچ ضرورتی ندارد. اگر اندکی فکر کنیم و کلمات مناسبی به کار ببریم و صمیمانه بکوشیم تابع خشم و غضب خود نشویم و در نهایت بتوانیم وضعیت آن ها را تشخیص بدهیم آنگاه خواهیم فهمید که به جای هیاهو و جنجال می توانیم رفتار ملایمی هم داشته باشیم.
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که بدون رنجاندن و خشمگین کردن فرزند خود بر او تاثیر بگذاریم و او را با خود همراه سازیم از شیوه ی زیر استفاده کنیم:
آبروی او را حفظ کنیم.

۶٫ چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟قدردانی کنیم

نمی دانم آیا کسانی که تربیت و سگ و اسب می دهند را دیده اید یا نه؟!
طرز عمل آن ها در هنگام تعلیم دادن به سگ ها و اسب ها را می پسندم.
هر وقت یکی از حیوانات تحت تعلیم دستور مربی اش را به خوبی گوش دهد دست به سر حیوان می کشند و دادن تکه ای قند یا گوشت به حیوان او را تشویق می کنند.
این شیوه تازگی ندارد. قرن هاست پرورش دهندگان حیوانات در حین تعلیمات خود آن را به کار می بندند.
فقط تعجب من در این است که؛

  • چرا ما این روش را در مورد فرزندان مان به کار نمی بریم؟
  • چرا به جای سرزنش و توهین، از تعریف و تمجید سود نمی بریم؟

مطمئن باشیم اگر پیشرفت و موفقیت فرزندمان هر چه قدر هم کم باشد؛ اگر او را تشویق کنیم باعث می شود او بکوشد تا همه ی سعی خود را برای موفقیت های بیشتر به کار اندازد.
بدون شک سرگذشت هرکسی مملو از شواهد گویاست که تشویق و تمجید چه معجزه هایی کرده است.
کافی است فقط یک نظر به سرگذشت خودمان بیندازیم که بفهمیم تشویق چه نقش ارزنده ای در زندگی گذشته ی ما ایفا کرده است.
شما چه طور؟ آیا همین تجربه را نداشته اید؟
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ ولی می خواهیم این کار را به گونه ای انجام دهیم که بدون رنجاندن و خشمگین کردن فرزند خود بر او تاثیر بگذاریم و او را با خود همراه سازیم از شیوه ی زیر استفاده کنیم:
از پیشرفت های جزیی فرزند خود قدردانی کنیم و استعدادهای ذاتی او را صادقانه مورد ستایش قرار بدهیم.

۷٫ چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ به او اعتماد کنیم

یقین دارم اگر به فرزندمان اعتماد کنیم، او نیز تلاش می کند تا خود را سزاوار اعتماد نشان دهد.
مادر یکی از بچه ها، زمانی که برای مشاوره نزدم آمده بود. از فرزند خود نسبت به رفتار، کردار و سابقه اش این طور گفت:
زمانی که برای کسب اطلاعات از وضعیت تحصیلی فرزندم به مدرسه مراجعه نمودم.
اطلاعاتی را که راجع به فرزندم می دادند رضایت بخش نبود و او را نگران کرد.
اما او تصمیم گرفت به فرزندش اعتماد کند و به همین دلیل وقتی فرزندش به خانه آمد به او گفت:
فرزاد جان من امروز به مدرسه رفتم و از اخلاق و رفتار تو پرسیدم. گفتند تو پسری درستکار هستی که به بچه ها هم کمک می کنی و در درس ریاضی ماهر هستی.
فقط کمی سر به هوا هستی و آن طور که باید و شاید درس نمی خوانی.
اما عقیده من این است که معلم شما در این مورد اغراق کرده چون از نحوه ی لباس پوشیدنت معلوم است که آدم منظم و مرتبی هستی.
اطمینان دارم با همین نظم به بقیه کارهایت هم مثل آن خواهی رسید.
جالب است که همین طور هم شد و هیچ کاری ناقص نماند. او به فرزاد اعتماد کرد و فرزاد هم کوشید که به او ثابت کند لیاقت این اعتماد را دارد.بنابراین به خوبی از عهده ی مسئولیت هایش برآمد. خانه همیشه از پاکیزگی می درخشید. حتی او بیشتر از حد عادی زحمت می کشید تا به همه ثابت کند حرف هایی را که مادرش درباره اش زده بود کاملا درست است.
اداره کردن فرزندانمان آسان است. فقط کافیست به آن ها اعتماد کنیم و از قابلیت ها و استعدادهایشان تمجید کنیم.
اگر مایلیم صفتی را دراو تقویت کنیم باید طوری وانمود کنیم که انگار این خصلت به طور بالقوه در او وجود دارد.
شکسپیر شاعر و نویسنده ی بزرگ انگلیسی می گوید:

« اگر فاقد یکی از صفات پسندیده هستید، به داشتن آن تظاهر کنید. بدین ترتیب به تدریج صاحب آن خواهید شد.»

این شیوه را در مورد فرزندانمان نیز میتوانیم به کار ببندیم. یعنی اگر دلمان می خواهد فرزندمان دارای فضیلت خاصی شود این موضوع را آشکارا به او بگوییم و به او اطمینان دهیم چنین خصلتی را به طور بالقوه داراست. بدین ترتیب او را وادار می کنیم که سعی کند خود را به همان صورتی که ما تصویر کرده ایم ظاهر سازد و ناامیدمان نکند.
ضرب المثل معروفی است که می گوید:

«اگر می خواهی کسی را نابود کنی او را بد نام کن. »

در نقطه مقابل نیز می توان گفت اگر قصد خدمت به کسی را داری او را خوشنام کن و نتیجه اش را ببین.
نه تنها فرزندان ما بلکه همه ی افراد از فقیر و ثروتمند، شریف و ناپاک، دانا و نادان، پیر و جوان می خواهند لایق اعتمادی باشند که دیگران به آن ها می کنند.
بنابراین اگر نمی دانیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ تا خصوصیات مناسبی در او ایجاد کنیم، بدون آن که او را ناراحت و رنجیده خاطر سازیم به شیوه ی زیر عمل کنیم:
او را مطمئن سازیم که دارای آن ویژگی های مطلوب است تا او به تکاپو بیفتد و خودش را لایق آن خصوصیات بسازد.

۸٫ کاری را که می خواهیم فرزندمان انجام دهد آسان جلوه دهیم

اگر به فرزند خود بگوییم کند ذهن است و از عهده ی فلان کار برنمی آید، آنگاه خواهیم دید که او همین گونه عمل می کند و علاقه اش را به آن کار از دست می دهد.
چون با این کلام خود به میل به ترقی را در او کور می کنیم. بله به همین راحتی.
اما اگر برعکس عمل کنیم یعنی به او اعتماد به نفس بدهیم و بگوییم فلان کار را خوب انجام می دهی و به طرز مناسب از عهده انجام آن برمی آیی آن گاه خواهیم دید که همه ی تلاش خود را می کند تا به نحو احسن آن کار را انجام دهد.

بنابراین هر گاه دچار تردید شدیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ کافی است او را به انجام کاری تحریک کنیم، تشویقش کنیم، کار را در نظرش ساده جلوه دهیم، و به او اطمینان بدهیم که به استعداد ذاتی اش ایمان داریم.

۹٫ چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ به او بگوئیم که مهم است

این اصل می گوید: با فرزندان خود طوری رفتار کنیم که با میل و اشتیاق گفته ی ما را بپذیرند.
دادن القاب و اختیارات به فرزندمان یکی از موثرترین شیوه ها در این اصل است.
زمانی که مشغول به بازی های گروهی یا اردوهای گروهی می شوم، با مشکلات زیادی روبه رو می شوم.
از جمله آن مشکلات بچه هایی هستند که من خیلی دوست شان دارم.
بچه های شلوغ کار و به نوعی می توان گفت خراب کار.
تجربه ده ساله من نشان داده که ملامت و سرزنش و تهدید هیچ فایده ای ندارد که ندارد.
اما شیوه ای که به کار می گیرم از این قرار است؛ به تک تک افرادی که از کنترل ما به نحوی خارج هستند ماموریتی می دهم.
به علاوه آن که بر ماموریت آن ها نامی نیز می گذارم. مثلا برای کسی که حفاظت از وسائل بچه ها را به عهده دارد نام کارآگاه را می گذارم. بدین ترتیب مشکل به یک باره حل می شود. با این کار من به آن نوجوان اهمیت می دهم و به او عنوان کارآگاه اعطا می کنم. او نیز برای اثبات لیاقت و شایستگی خود به عملی کردن خواسته من می پردازد.
بنابراین هر گاه دچار تردید شدیم که چگونه از فرزند خود انتقاد کنیم؟ بدون آن که فرزند خود را رنجیده خاطر کنیم و او را به انجام خواسته های خود ترغیب کنیم از روش زیر بهره بگیریم:
برای انجام کاری که از او می خواهیم انجام دهد طوری رفتار کنیم که او خود را فرد مهمی احساس کند تا با خشنودی به خواسته ی ما عمل کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.