نقش محبت در تربیت فرزند

برای پدر و مادر هیچ امانتی بالاتر از اولاد نیست. در وجود هر پدر و مادری نیز هیچ گوهری قیمتی تر از ابراز محبت نیست.

  • فرزند ما مانند نهال می ماند.
  • مغز او مثل دوربین عکاسی است.
  • اراده او مانند سایه پدر و مادر است.

اگر در ابراز محبت نسبت به او سهل انگاری کنیم می خشکد.

اگر به وسیله محبت مراقب علف های هرز اطراف او نباشیم، از بین می رود.

اگر با محبت از او مواظبت نشود، درختی جنگلی می شود که مفید نیست.

اگر با محبت مراقب کسانی که به او نزدیک می شوند نباشیم، شته هایی که به جان او می افتند نابودش می کنند.

محبت زمین آباد و شوره زار می سازد

زمین آباد زمینی است که علف هرزه ندارد، شخم زده است، ذاتا برای حاصل دادن خوب است و محصول فراوانی می دهد.

زمین شوره زار زمینی است که علف هرزه دارد، ذاتا حاصل ده نیست یا اگر حاصل هم بدهد بسیار کم است.

در نهایت اگر محبت در زمین فرزند ما وجود داشته باشد زمین انسانی او آباد و حاصل خیز است. وگرنه شوره زاری بیش نیست. بنابراین همچنین انسانی خیلی خطرناک باید باشد.

سالن انتظار

می خواهم یکی از اتفاقات رایجی که برای همه ی ما می افتد و یا حداقل آن را در اطراف مان می بینیم برای تان بگویم: یک روز در یک مکان، نظاره گر دو اتفاق یکسان با برخورد و نتیجه ای کاملا متفاوت بودم.
در یک سالن انتظار شلوغ دختری پنج ساله با مادر و خاله خود نشسته بودند.

با فاصله نه چندان دورتر از آن ها دختر پنج ساله دیگری با پدر و مادرش نیز نشسته بودند.

من که دنبال این فرصت ها بودم تا از برخوردها و تجربه های دیگران استفاده کنم خیلی کنجکاو شدم که ببینم در این مدت چه اتفاقاتی برای این دو خواهد افتاد.
چون فضای آن جا برای بچه ها خیلی سوال برانگیز بود، دختر ها از همراهان خود شروع کردند به سوال پرسیدن.

پرسیدن چراهایی که هر بچه ایی از پدر و مادر خود می پرسد. پس آشنایی کافی با آن داریم.
اما جواب دادن و طرز رفتار هر یک باهم خیلی فرق می کرد.

مادر دختری که با خاله اش بود، به تمام حرف ها و پرسش های او کاملا توجه می کرد و در توان کودک پاسخ او را می داد.

ولی پدر ومادر دخترک دیگر، نه تنها به او توجه نمی کردند بلکه از سوال های او خسته شده بودند و با عصبانیت به او گفتند که بس کند.
چیزی که در این قسمت برای من مهم جلوه کرد این بود که خیلی زود صحبت کردن دختری که به سوال هایش جواب و توجه نشان داده شده بود تمام شد ولی دخترک دیگر همان طور به کار خود ادامه می داد با این که پدر و مادرش به او پاسخ گو نبودند و او اضافه بر آن، بهانه نیز می گرفت.
بعد از مدتی نمی دانم یکی از دختر ها در گوش مادرش چه گفت که مادر بدون معطلی آن جا را ترک کرد و بعد از چند دقیقه با کیسه ای از خوراکی پیش دخترش آمد.
و در آن سمت دخترک به بهانه گیری و نق زدن های خود داشت ادامه می داد.

یک لحظه سرهای جمعیت برگشت به سمت آن جایی که دخترک داشت نق می زد؛ پدر او فریاد می زد و می گفت:

حوصله ام را سر بردی؟ چی کار کنم که بنشینی سرجات؟ کلافم کردی؟
و دخترک با بغضی که کرده بود به آرامی گفت برای من یک بستنی می گیرید؟!؟! و پدرش گفت مگه الآن برات نخریدم….
در این ماجرا برای هر دو کودک در یک مکان و زمان و شرایط یک اتفاق افتاد اما در یک برخورد محبت ابراز می شود که موفقیت و اثر آن در مدت زمان طولانی پیداست و در برخوردی دیگر رفتاری کامل برعکس دیده می شود.

محبت حرف اول و آخر را می زند

ما نباید مطابق میل، حوصله و حال خودمان از فرزندمان انتظار داشته باشیم که او چگونه باشد؟!!

باید صرف نظر از رفتار صحیح و غلط فرزندمان به او ابراز محبت داشته باشیم. در نتیجه ما در همه اوقات باید به او محبت کنیم. دوست داشتن مان را به او ابراز کنیم حتی زمانی که رفتار او ناشایست باشد.
ابراز محبت بی قید و شرط می گوید که من تو را دوست خواهم داشت حتی اگر با کارهای تو موافق نباشم، اما این را می دانم که من برای قضاوت کردن تو این جا نیستم، این جا هستم تا تو را دوست بدارم.

فرزند شیره کشیده شده ی پدر و مادر خود است

قرآن، روایات، تاریخ و تجربه اثبات کرده اند که پدر و مادر در سرنوشت فرزند خود (کودک، نوجوان، جوان) تاثیر گذارند؛ پس ابراز محبت در سعادت و شقاوت، خوشبختی و بدبختی، او دخالت دارد.

اگر پدر و مادر در تربیت فرزند خود علاقه مند باشند زمینه ساز تربیت صحیح فرزند خود هستند که موجب سعادت او می گردد.

متقابلا اگر پدر و مادر در تربیت فرزند خود بی اعتنا و بی توجه باشند زمینه ساز عدم تربیت صحیح او هستند که موجب شقاوت او می گردد.

این علاقه مندی و بی اعتنایی را چیزی جز ابراز محبت تعیین نمی کند.

مسافر و راننده

ما باید بفهمیم که در مرحله اول زندگی فرزندان مان، آن ها مسافر هستند و ما راننده.

در این سفر که با هم هستیم و مکانی که هم اکنون در آن جا قرار داریم جایی نیست که پایان کار آنها باشد، آنها موجودی کامل نیستند، هنوز بر روی چرخ کوزه گری قرار دارند.

اما گاهی اوقات فرزندان مان را براساس جایی که امروز هستند قضاوت و سرزنش می کنیم و آنها را به سادگی نادیده می گیریم و فکر می کنیم نمی توانیم با آنها همکاری کنیم.
عشق ما، دوستی ما و پشت گرمی ما به فرزندان تان بخشی از برنامه های مان باید باشد که برای زندگی آن ها باید ریخته باشیم. چرا که فرزندان مان روی ما حساب می کنند.
برای فرزند ما هر اتفاقی رخ دهد یا به بیان دیگر در برابر هرگونه شکست یا پیروزی، باید دوست داشتن مان به فرزندمان ابراز شود.
توانایی ها و ضعف های او هرچه که باشد ما باید به او محبت کنیم، اگر اتاق فرزندمان مرتب هست یا نیست، اگر تکالیفش را انجام داده یا نداده است، نباید از قدرت و یا امکاناتی که داریم سوء استفاده کنیم زیرا او فردا روزی که تشکیل خانواده بدهد یا درمحیط کار و اجتماع که وارد شود دیگر تحت اختیار ما نیست، آن وقت باید چه کار کنیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.