والدین به لحاظ آگاهی شان از اهمیتِ هیجان و واکنش شان نسبت به ابراز هیجانِ فرزندان به ۴ دستۀ کلی تقسیم می شوند:
یک. والدین بی توجه
✔️ با احساسات فرزند خود به عنوان امری بی اهمیت و ناچیز برخورد می کنند
✔️ احساسات فرزند را نادیده می گیرند و خود را درگیر آن نمی کنند
✔️ خواسته شان این است که هیجان منفی فرزندانشان به سرعت ار بین برود
✔️ به هیجان فرزندان به عنوان یک توقع نابه جا نگاه می کنند
✔️ اتفاقاتی که موجب بروز هیجانِ فرزندشان می شود را کم اهمیت جلوه می دهند
✔️ فرایند حل مسأله را با فرزندشان انجام نمی دهند، معتقدند که بسیاری از مسائل با گذر زمان حل می شوند
✳️ تأثیر این سبک فرزندپروری روی فرزندان:
آنها می آموزند که احساساتشان نادرست، نامناسب، و بی ارزش است. آنها همچنین ممکن است بیاموزند که چیزی ذاتاً در آنها مشکل است که چنین احساساتی را تجربه می کنند. آنها به سختی می توانند به هیجاناتشان نظم ببخشند و آنها را مدیریت کنند.
دو. والدین ناراضی
✔️ بسیاری از رفتارهای “والدین بی توجه” را از خود نشان می دهند اما به شیوه ای بسیار منفی تر
✔️ بیان هیجانات فرزندشان را مدام مورد عیب جویی و قضاوت قرار می دهند
✔️ بر خوش رفتاری و مطابق استاندارد رفتار کردن تأکید بسیار زیادی دارند
✔️ معتقدند هیجانات منفی باید کنترل شوند
✔️ معتقدند که بچه ها بایستی از بزرگترها اطاعت کنند
✔️ معتقدند که هیجانات باعث تضعیف انسان می شوند
✔️ باور دارند که هیجانات منفی باعث اتلاف زمان و انرژی انسان می شوند و آسیب رسانند
✳️ تأثیر این سبک فرزندپروری روی فرزندان:
مشابه تأثیرات سبک فرزندپروری والدین بی توجه است که در قسمت اول بیان شد.
سه. والدین آسان گیر
✔️ هر نوع شیوۀ بیان هیجانات را از سوی فرزندان خود آزادانه می پذیرند
✔️ وقتی فرزندشان دچار احساسات منفی می شود همواره به او دلداری می دهند
✔️ فرزندان را در زمینۀ رفتارشان چندان راهنمایی نمی کنند
✔️ هیچ حد و مرزی را برای فرزندشان تعیین نمی کنند
✔️ معتقدند در مورد هیجانات منفی از فرد کار زیادی بر نمی آید و نمی توان آنها را مدیریت کرد
✔️ به فرزندشان در فرایند حل مسأله کمکی نمی کنند
✳️ تأثیر این سبک فرزندپروری روی فرزندان:
آنها نظم بخشی به هیجاناتشان را نخواهند آموخت. فرزندان به مشکلاتِ عدم تمرکز، ناتوانی در شکل دادنِ روابطِ انسانی و همچنین کنارآمدن با کودکانِ دیگر دچار می شوند.
چهار. والدین مربیِ هیجان
✔️ برای هیجاناتِ منفی فرزندشان ارزش قائلند و از آنها به عنوان فرصتی برای صمیمیتِ بیشتر استفاده می کنند
✔️ نسبت به هیجانات خود آگاهند و آنها را به رسمیت می شناسند
✔️ دنیای هیجاناتِ منفی را عرصۀ مهمی در فرزندپروری می دانند
✔️ هیجانات منفیِ فرزندشان را به شوخی و یا تمسخر نمی گیرند
✔️ به فرزندشان نمی گویند که بایستی چه احساسی داشته باشد
✔️ از لحظات پرهیجان به عنوان زمانی برای گوش سپردن، همدلی کردن با عاطفه و کلمات تسکین دهنده، کمک به فرزندشان برای نام گذاری احساساتش استفاده می کنند
✔️ در امر تنظیم هیجان کودکشان را راهنمایی می کنند
✔️ محدودیت و قوانین برای فرزندشان وضع می کنند، و راههای قابل پذیرش و مسئولانۀ ابراز هیجانات را به کودکشان می آمورند
✔️ مهارت های حل مسأله را نیز به فرزندشان آموزش می دهند
✳️ تأثیر این سبک فرزندپروری روی فرزندان:
آنها می آموزند که به احساساتشان اعتماد کنند، هیجاناتشان را مدیریت کنند، و مسائلشان را به درستی حل کنند. آنها همچنین از عزت نفس بالایی برخوردار خواهند شد و با دیگران به نحو سالمی کنار خداهند آمد.